بی تابی
بسمه اللطیف
بی تابی
در وصف احوال دوری
یک بار دگر شب شد و مشتاق توام عشق
دورم ز قرار دل و بی تاب توام عشق
آشفته ام از دوری و درمانده به زاری
نالان به شب تار ز مضراب توام عشق
در بستر اندوه چو لب می گزم از غم
در حسرت بوسه ز لب ناب توام عشق
در می نگرم عکس تو را و به دل شب
مبهوت به زیبایی مهتاب توام عشق
در میکده خاطره ها مست و خرابم
ویرانه ویرانه ز سیلاب توام عشق
می رفت چو یادت به خیالم به دل شب
دیدم که بسی غرقه گرداب توام عشق
در گردش ایام، محبت به کجا رفت؟
در آرزوی گوهر نایاب توام عشق
در فکر توام باز و به در مانده دو چشمم
مشتاق آفِتاب جهان تاب توام عشق
پیوند به ابروی تو دارد دل مهدی
در سجده چو افتاده به محراب توام عشق
مهدی رستگاری
دهم خرداد سال یکهزار و چهارصد خورشیدی
سی و یکم مه سال 2021 میلادی
دفتر شعر روزگاران
http://www.shereiran.ir/site/page/56?userid=514&poetryid=16810
https://t.me/times_mrastegary
نظرات