دومین اسپویل قسمت 3 سریال وقتی تلفن زنگ میزند(ترجمه کپشن)
سا اون:چرا؟ می ترسی به تو هجوم بیارم یا همچین چیزی؟ تو رویات ببینی. اگر قرار بود چنین اتفاقی بیفته، قبلاً اتفاق افتاده بود، ما چندین ساله که با هم زندگی می کنیم. یا ممکنه که…. می ترسی در عوض به من حمله کنی؟ خب، من حدس می زنم که ممکنه. اگر به خودت ایمان نداری نیا داخل. به من پشت نکن تو با کسی که در کنارته است مودب رفتار نمیکنی.
اگه حتی توی دفتر خصوصی منو دزدیدند، فکر نمی کنم خونه ام امن باشه.امشب…بدون نگرانی بخواب و اتفاقاتی که توی روز ربوده شدنت افتاد، فکر کن که خواب بدی دیدی و اون کلماتی که توی اون زمان شنیدی هم همینطور
هی جو: "وقتی جسدش موند به من زنگ بزن" از این قبیل کلمات؟
نظرات (۲۸)