دنیای آرزو هام...تو چشای هیز تو نی:)
خانومی کن و صبر کن بازم میدونم هر نری رسید مرد شد واست میدونم مجبور میکنی خودتو مبادا این بی معرفتا مجبور باشن میدونم میشوری میسابی میپزی اینهمه صبرت به یه سایه می ارزید میگن سایه ی یه مرد رو سرته نمیدونن چقدر آفتاب لای بی کسی هه بغل اینهمه سفره چیدنت روتو اینوری کن یه ذره خوب ببینمت چرا تو نشدی مثه این هرجا یه کم مردی با پول خورده میخره آ.. نمیتونستی مگه تو بلد نیستی مگه ؟ کاش یه ذره ام تورو میشنیدنت کاش بگی من یه زنم همه ریختین سرش
این قلب سرد من همیشه برف روشه یه دل که پاک و ساده ست و کلی حرف توشه همینه ثروت من منی که توی قلبم یه جنگل خزون پر از درخت زرد پوشه خستم از اینهمه حرف از اینهمه ضعف چقدر بالا سر بینم یه سقف تقصیر تو نیست اگه چشام میشه تیره و خیس چون دنیای آرزوهام تو چشای هیز تو نیست
-زنه دیگه -ضعیفه -پیر دختره ، -از زن کمترم مگه -مثل یه مرد میمونه -خواب زن چپه
ادامه تو نظرات:)
نظرات (۱)