۰•ラ•Summary︙من به یک رمان فانتزی عاشقانه تناسخ پیدا کردم که 10 سال پیش نوشتم. علاوه بر این، من تبدیل به زن شرور، آیلا شدم که شخصیت اصلی زن رو نفرین کرد و توسط شخصیت اصلی مرد کشته شد. پس، همین که من یک شرور نشم کافی نباید باشه؟"من این زندگی رو مثل یک میلیونر بیکار میگذرونم!" با این حال ... طولی نکشید که روزها شروع به تکرار کردن چون من مثل شرور اصلی، آیلا رفتار نکردم.
نظرات