نهج البلاغه خوانی - 327

Li In Suk - #طوفان_الاقصی * زن ، عفت ، افتخار - مرد ، عزت ، اقتدار*

خطبه 35 :
(پس از اطّلاع از ماجراى حکمیّت و نیرنگ عمرو عاص که ابو موسى را فریب داد ، و طبق شروطى که براى حکمیّت قبول کردند ، عملى نشد ، امام این خطبه را در سال 37.هجرى ایراد کرد).
1. ضرورت ستایش پروردگار :
خدا را سپاس هر چند که روزگار دشوارى هاى فراوان و حوادثى بزرگ پدید آورد. شهادت مى دهم جز خداى یگانه و بى مانند خدایى نباشد و جز او معبودى نیست ، و گواهى مى دهم محمّد (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) بنده و فرستاده اوست.
2. علل شکست کوفیان :
پس از حمد و ستایش خدا ، بدانید که نافرمانى از دستور نصیحت کننده مهربان دانا و با تجربه ، مایه حسرت و سرگردانى و سرانجامش پشیمانى است.
من رأى و فرمان خود را نسبت به حکمیّت به شما گفتم ، و نظر خالص خود را در اختیار شما گذاردم.
(اى کاش که از قصیر پسر سعد اطاعت مى شد) ولى شما همانند مخالفانى ستمکار، و پیمان شکنانى نافرمان ، از پذیرش آن سرباز زدید ، تا آنجا که نصیحت کننده در پند دادن به تردید افتاد ، و از پند دادن خوددارى کرد ،
داستان من و شما چنان است که برادر هوازنى سروده است : «در سرزمین منعرج ، دستور لازم را دادم امّا نپذیرفتند ، که فردا سزاى سرکشى خود را چشیدند.»

https://www.namasha.com/v/3xbd7X56
https://www.namasha.com/v/hb4s8ZXd

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

نهج البلاغه خوانی - 327

۳ لایک
۰ نظر

خطبه 35 :
(پس از اطّلاع از ماجراى حکمیّت و نیرنگ عمرو عاص که ابو موسى را فریب داد ، و طبق شروطى که براى حکمیّت قبول کردند ، عملى نشد ، امام این خطبه را در سال 37.هجرى ایراد کرد).
1. ضرورت ستایش پروردگار :
خدا را سپاس هر چند که روزگار دشوارى هاى فراوان و حوادثى بزرگ پدید آورد. شهادت مى دهم جز خداى یگانه و بى مانند خدایى نباشد و جز او معبودى نیست ، و گواهى مى دهم محمّد (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) بنده و فرستاده اوست.
2. علل شکست کوفیان :
پس از حمد و ستایش خدا ، بدانید که نافرمانى از دستور نصیحت کننده مهربان دانا و با تجربه ، مایه حسرت و سرگردانى و سرانجامش پشیمانى است.
من رأى و فرمان خود را نسبت به حکمیّت به شما گفتم ، و نظر خالص خود را در اختیار شما گذاردم.
(اى کاش که از قصیر پسر سعد اطاعت مى شد) ولى شما همانند مخالفانى ستمکار، و پیمان شکنانى نافرمان ، از پذیرش آن سرباز زدید ، تا آنجا که نصیحت کننده در پند دادن به تردید افتاد ، و از پند دادن خوددارى کرد ،
داستان من و شما چنان است که برادر هوازنى سروده است : «در سرزمین منعرج ، دستور لازم را دادم امّا نپذیرفتند ، که فردا سزاى سرکشى خود را چشیدند.»

https://www.namasha.com/v/3xbd7X56
https://www.namasha.com/v/hb4s8ZXd

مذهبی