زاوا : پسری که هیچ هدفی نداشت
داستان پسری که هیچ هدفی نداشت
زنگ مدرسه به صدا در اومد تمامی دانش آموزان به کلاس رفتن. (زاوا) هم مثلِ سایر بچه ها به سمت مدرسه به راه افتاد. این اولین روزِ مدرسه برای (زاوا) بود. اون تا به حال تو عمرش به مدرسه نرفته بود.
نظرات