Volume 0%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
میانبرهای صفحه کلید
پخش/توقفSPACE
افزایش صدا
کاهش صدا
پرش به جلو
پرش به عقب
زیرنویس روشن/خاموشc
تمام صفحه/خروج از حالت تمام صفحهf
بی صدا/با صداm
پرش %0-9
00:00
00:00
00:00
 

رمان شیطانی ک فرشته بود پارت 2

۷ نظر گزارش تخلف
*sakusha*
*sakusha*

وارد سالن شدم باید دنبال کلاس آ-2 میگشتم ته سالن بود وارد کلاس شدم باید دنبال صندلی 13 میگشتم صندلی شماره 13 ته کلاس بود و امسال هم باید از ته کلاس به تخته نگا میکردم صندلیم کمی خراب بود و چیز های نامفهومی روش نوشته شده بود "از مدرسه ما برو هیولا " "تو اخر بدشانسی هستی " "کسی ک بر روی صندلی شماره 13 مینشیدند "
کسی ک بر روی صندلی 13 میشینه ؟ یک نفر با کندن صندلی ادامه جمله رو پاک کرده بود . یعنی یک نفر مثل من قبلا اینجا مینشسته؟ به دور و اطرافم نگاه کردم تقریبا همه صندلی ها پر بود ...

نظرات (۷)

Loading...

توضیحات

رمان شیطانی ک فرشته بود پارت 2

۱۲ لایک
۷ نظر

وارد سالن شدم باید دنبال کلاس آ-2 میگشتم ته سالن بود وارد کلاس شدم باید دنبال صندلی 13 میگشتم صندلی شماره 13 ته کلاس بود و امسال هم باید از ته کلاس به تخته نگا میکردم صندلیم کمی خراب بود و چیز های نامفهومی روش نوشته شده بود "از مدرسه ما برو هیولا " "تو اخر بدشانسی هستی " "کسی ک بر روی صندلی شماره 13 مینشیدند "
کسی ک بر روی صندلی 13 میشینه ؟ یک نفر با کندن صندلی ادامه جمله رو پاک کرده بود . یعنی یک نفر مثل من قبلا اینجا مینشسته؟ به دور و اطرافم نگاه کردم تقریبا همه صندلی ها پر بود از بچه های سال قبل ولی یک صندلی خالی بود . صندلی شماره 7 یعنی یک شاگرد جدید ؟ یعنی یک فرصت دیگه؟ یعنی میتونه یک دختر مثل من باشه ؟یعنی بالاخره یک دوست پیدا میکنم ؟ خدایا تو که تا اینجا با من همراه بودی میتونی یک دختر مثل خودم اینجا بنشونی ؟؟؟؟؟همه بچه های کلاس اومده بودن فقط صندلی شماره 7 خالی بود . چشمم به در بود ک یک دفعه یک پسر بچه قد کوتاه با موهای سفید و چشمای ابی در رو باز کرد و مستقیم به من نگاه کرد همون ادم توی خوابم بود نمیدونم انگار اونم منو میشناخت . سریع روی میز شماره 7 نشست با خودم گفتم زنگ ک خورد میرم و ازش میپرسم که منو میشناسه یانه ولی بهم نمیخندید ؟ شاید مسخرم میکرد . کی خوابشو برای یک ادم ک هنوز اسمشم نمیدونه تعریف میکنه ؟ ولی من اونو توی خواب دیدم میتونم بهش بگم نه ؟ نه بهش میگم قبلا جایی دیدمش . معلم وارد کلاس شد . خودش رو معرفی کرد و خواست ک ماهم خودمون رو معرفی کنیم . فکر کنم مارو بچه های سال اولی میدید زنگ اول درس نداشتیم چون روز اول مدرسه بود خیلی زود زنگ خورد . وقتی زنگ خورد خواستم برم و بهش بگم . ولی اون جلو اومد لبخندی زد و به من نگاه کرد.
~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~
پارت ها بعد رو فردا میزارم ^^ امید وارم خوشتون اومده باشه اگه ایرادی داشت بگین خوشحال میشم !