تو روضه های ناموسی زبون آدم لال میشه - مهدی اکبری
تو روضه های ناموسی زبون آدم لال میشه
مصیبت کوچه مثل مصیبت گودال میشه
یک زن و چهل تا مرد جنگی نمیفهمم نمیفهمی
گیر کنی تو کوچه تنگی نمیفهمم نمیفهمی
قصاوت دل سنگی نمیفهمم نمیفهمی
وقتی میگن مادر زمین خورد نمیفهمم نمیفهمی
میگن حسن تو کوچه ها مرد نمیفهمم نمیفهمی
چجور تا خونه مادر رو برد نمیفهمم نمیفهمیذ
هر چی شنیدیم رو نفهمیدیم روضه رسید و نفهمیدیم
برای این روضه باید دق کرد مقتل رو دیدیم و نفهمیدیم
وای مادر وای مادر وای مادر
وای مادر وای مادر وای مادر
امام صادق با این حرف
جونم رو داره میگیره
که علت قتل مادر
ضرب قلاف شمشیره
ضرب قلاف و شدت درد نمیفهمم نمیفهمی
جنایت قنفز نامرد نمیفهمم نمیفهمی
بازوی فاطمه ورم کرد نمیفهمم نمیفهمی
جلوی شوهرش چه بد شد نمیفهمم نمیفهمی
وقتی که چادرش لگد شد نمیفهمم نمیفهمی
نمیشد از تو کوچه رد شد نمیفهمم نمیفهمی
روضه دیوار رو نفهمیدیم تیزی مسمار رو نفهمیدیم
علی عبا انداخت روی زهرا علت این کار رو نفهمیدیم
وای مادر وای مادر وای مادر
وای مادر وای مادر وای مادر
نظرات