الهه نازم
«عملیات آخر»
سوژه:هواپیمای جنگنده ای که دستور دارد منطقه ای را بمباران کند.
اما در آخرین لحظه متوجه میشود مدرسه ای درکنار هدف بمباران قرار دارد.
از شیشه ی هواپیمای جنگنده؛به پایگاه نظامی دشمن خیره شد.
نفس عمیقی کشید و انگشتش را به کلید مربوط به موشک نزدیک کرد.
ناگهان چشمش به تابلوی «المدرسه» کنار پایگاه افتاد.
فرشته های معصومی که درآن بودند...چه؟
- هواپیمای شماره ی...عملیات انجام شد؟
پس از کمی مکث پاسخ داد:عملیات انجام شد...به پایگاه برمی گردم.
نمی توانست...مرگ حق آن دانش آموزان نبود...
تلخندی به لب نشاند.
متوجه موشکی شد که باسرعت به سمتش می آمد.
اندکی بعد...تنها لاشه ی نیم سوخته ای از هواپیمای جنگنده ی ایران درخاک عراق باقی ماند...
نظرات (۴)