Volume 0%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
میانبرهای صفحه کلید
پخش/توقفSPACE
افزایش صدا
کاهش صدا
پرش به جلو
پرش به عقب
زیرنویس روشن/خاموشc
تمام صفحه/خروج از حالت تمام صفحهf
بی صدا/با صداm
پرش %0-9
00:00
00:00
00:00
 

رمان گرگ سفید پارت اخر

۱۱ نظر گزارش تخلف
Vampire ( بسته شد)
Vampire ( بسته شد)

چندلحظه بعد میرا. و جولیا هم اومدن وقتی دیدن گرگینه زنده هست کف و خون قاطی کردن نایت گفت من که میخوام از جنگ فاصله بگیریم شما چی ؟ همه گفتن اره اینطوری خیلی بهتره اونا به طرف بخش غربی جنگل رفتن که حاصل خیز هست ....... چندسال بعد
نایت و گرگینه با دوتا گوزن اومدن و گفتن اینم از ناهار امروز میرا که با یه سبد پر گیاهای خوراکی و کنارش دایانا با یه سبد گل اومد نینا داشت تو زمین گیاه می کاشت و لیانا هم داشت لباس ...

نظرات (۱۱)

Loading...

توضیحات

رمان گرگ سفید پارت اخر

۲۱ لایک
۱۱ نظر

چندلحظه بعد میرا. و جولیا هم اومدن وقتی دیدن گرگینه زنده هست کف و خون قاطی کردن نایت گفت من که میخوام از جنگ فاصله بگیریم شما چی ؟ همه گفتن اره اینطوری خیلی بهتره اونا به طرف بخش غربی جنگل رفتن که حاصل خیز هست ....... چندسال بعد
نایت و گرگینه با دوتا گوزن اومدن و گفتن اینم از ناهار امروز میرا که با یه سبد پر گیاهای خوراکی و کنارش دایانا با یه سبد گل اومد نینا داشت تو زمین گیاه می کاشت و لیانا هم داشت لباس میشوست اونجا چندتا کلبه کوچک بود که همه تو اونا زندگی میکردن نایت به گرگینه گفت میخوایی چیکار کنی ؟ به معبد نمیری گرگینه چرا ولی فعلا باید بزارم جای زخم هام خوب بشه ..... بقیش اگه فصل دوم رو نوشتم میزارم براتون

ممنون که خوندید لطفا نظر بدین
م