رضای خدا 3 (شهید ابراهیم هادی
... آقا ابراهیم همان موقع با موتور از راه می رسد.سریع به سراغ محمد رفته و با کمک یکی دیگر از رفقا زخم پای محمد را می بندد.بعد او را به بیمارستان می رساند.
صحبت زن همسایه تمام شد.برگشتم و ابراهیم را نگاه کردم.با آرامش خاصی کنار اتاق نشسته بود.او خوب می دانست کسی که برای رضای خدا کاری انجام داده،نباید به حرف های مردم توجهی داشته باشد.:)
چه زیبا گفت شاعر:
«اگاه باش عالم هستی ز بهر توست * غیر از خدا هر آنچه بخواهی شکست توست.»
شادی روح شهدا صلوات :)
نظرات (۸)