سریال دولهن قسمت ۱۰۸ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۰ نظر گزارش تخلف
سریال دولهن با دوبله فارسی دری و زبان اصلی پخش : شنبه تا چهارشنبه (تهیه شده در کانال تلگرامی دولهن دانلود)

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۱۰۸

ویدیا به ساگر می گوید که چون همسرش است، سمیر هم فرزند اوست. در همین حین شالو یک بشقاب شیرینی در اتاق سوریلی می بیند و شروع به خوردن می کند. سپس سوریلی وارد می شود و شالو از او می پرسد که چرا وقتی قرار است روزه بگیرد، غذا می خورد اما سوریلی او را در اتاق حبس می کند. روحانی از والدین سمیر می خواهد که برای مراسم بنشینند، بنابراین سوریلی بین ساگر و ویدیا می ایستد. هما طعنه می زند که سوریلی و ساگر با هم هماهنگی کامل دارند! اعضای خانواده از ساگر التماس می کنند که در مراسم بنشیند اما او می گوید که بچه و مادرش احمق هستند! سپس ویدیا به ساگر التماس می کند که حرف بد نگوید و قول می دهد که دیگر هیچ چیز دیگری از او نخواهد خواست. ساگر و سوریلی برای مراسم می نشینند. از طرفی شالو موفق می شود از اتاق فرار کند و به موقع به مراسم می رسد. با دیدن شالو، سوریلی نگران اعلام می کند که ویدیا برای مراسم مذهبی با ساگر خواهد نشست، زیرا در واقع، ویدیا مادر سمیر است. وقتی هما می گوید که ویدیا روزه نگرفته است، ساگر پاسخ می دهد که روزه نگرفته است. سوریلی ناراضی است. اوما تحت تاثیر تغییر ظاهری در رفتار سوریلی قرار می گیرد و از سوریلی می خواهد که جواهراتی را که برای مراسم به سمیر داده بود نگه دارد. سیندورا بعداً وارد می شود و زیور آلات را از دست سوریلی می برد. سوریلی به او هشدار می‌دهد که این رفتار او را تحمل نمی‌کند، بنابراین سیندورا به او گزارش آزمایشی را یادآوری می‌کند که می‌تواند او را در دردسر بزرگی قرار دهد! در همین حال، ساگر از دیدن سمیر در حال بازی با خرس عروسکی خود عصبانی می شود. او سعی می کند آن را ببرد و که یدفعه سمیر به زمین می افتد ساگر ویدیا را سرزنش می کند که همیشه از سمیر پسر احمق حمایت می کند....

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سریال دولهن قسمت ۱۰۸ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۱ لایک
۰ نظر

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۱۰۸

ویدیا به ساگر می گوید که چون همسرش است، سمیر هم فرزند اوست. در همین حین شالو یک بشقاب شیرینی در اتاق سوریلی می بیند و شروع به خوردن می کند. سپس سوریلی وارد می شود و شالو از او می پرسد که چرا وقتی قرار است روزه بگیرد، غذا می خورد اما سوریلی او را در اتاق حبس می کند. روحانی از والدین سمیر می خواهد که برای مراسم بنشینند، بنابراین سوریلی بین ساگر و ویدیا می ایستد. هما طعنه می زند که سوریلی و ساگر با هم هماهنگی کامل دارند! اعضای خانواده از ساگر التماس می کنند که در مراسم بنشیند اما او می گوید که بچه و مادرش احمق هستند! سپس ویدیا به ساگر التماس می کند که حرف بد نگوید و قول می دهد که دیگر هیچ چیز دیگری از او نخواهد خواست. ساگر و سوریلی برای مراسم می نشینند. از طرفی شالو موفق می شود از اتاق فرار کند و به موقع به مراسم می رسد. با دیدن شالو، سوریلی نگران اعلام می کند که ویدیا برای مراسم مذهبی با ساگر خواهد نشست، زیرا در واقع، ویدیا مادر سمیر است. وقتی هما می گوید که ویدیا روزه نگرفته است، ساگر پاسخ می دهد که روزه نگرفته است. سوریلی ناراضی است. اوما تحت تاثیر تغییر ظاهری در رفتار سوریلی قرار می گیرد و از سوریلی می خواهد که جواهراتی را که برای مراسم به سمیر داده بود نگه دارد. سیندورا بعداً وارد می شود و زیور آلات را از دست سوریلی می برد. سوریلی به او هشدار می‌دهد که این رفتار او را تحمل نمی‌کند، بنابراین سیندورا به او گزارش آزمایشی را یادآوری می‌کند که می‌تواند او را در دردسر بزرگی قرار دهد! در همین حال، ساگر از دیدن سمیر در حال بازی با خرس عروسکی خود عصبانی می شود. او سعی می کند آن را ببرد و که یدفعه سمیر به زمین می افتد ساگر ویدیا را سرزنش می کند که همیشه از سمیر پسر احمق حمایت می کند....