نهج البلاغه خوانی - 75

Li In Suk - #طوفان_الاقصی * زن ، عفت ، افتخار - مرد ، عزت ، اقتدار*

حکمت 234 : برخى از نیکوترین خلق و خوى زنان، زشت ترین اخلاق مردان است، مانند، تکبّر، ترس، بخل، هر گاه زنى متکبّر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمى دهد، و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ مى کند، و چون ترسان باشد از هر چیزى که به آبروى او زیان رساند فاصله مى گیرد.

حکمت 235 : (به امام گفتند، عاقل را به ما بشناسان، پاسخ داد:) خردمند آن است که هر چیزى را در جاى خود مى نهد. (گفتند پس جاهل را تعریف کن فرمود) با معرّفى خردمند، جاهل را نیز شناساندم.
(یعنى جاهل کسى که هر چیزى را در جاى خود نمى گذارد، بنا بر این با ترک معرّفى مجدّد، جاهل را شناساند)

حکمت 236 : به خدا سوگند این دنیاى شما که به انواع حرام آلوده است، در دیده من از استخوان خوکى که در دست بیمارى جذامى باشد، پست تر است.

حکمت 237 : گروهى خدا را به امید بخشش پرستش کردند، که این پرستش بازرگانان است، و گروهى او را از روى ترس عبادت کردند که این عبادت بردگان است، و گروهى خدا را از روى سپاسگزارى پرستیدند و این پرستش آزادگان است.

حکمت 238 : زن و زندگى، همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بارتر اینکه چاره اى جز بودن با او نیست .

حکمت 239 : هر کس تن به سستى دهد، حقوق را پایمال کند، و هر کس سخن چین را پیروى کند دوستى را به نابودى کشاند.

حکمت 240 : سنگ غصبى در بناى خانه، مایه ویران شدن آن است.
(این سخن از رسول خدا نقل شده است، و اینکه سخن پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و على علیه السّلام شبیه یکدیگرند جاى شگفتى نیست براى اینکه هر دو از یک جا سر چشمه گرفته و در دو ظرف ریخته شده است).


https://www.namasha.com/v/CWfH7wTS
https://www.namasha.com/v/i6hftBlk

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

نهج البلاغه خوانی - 75

۶ لایک
۰ نظر

حکمت 234 : برخى از نیکوترین خلق و خوى زنان، زشت ترین اخلاق مردان است، مانند، تکبّر، ترس، بخل، هر گاه زنى متکبّر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمى دهد، و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ مى کند، و چون ترسان باشد از هر چیزى که به آبروى او زیان رساند فاصله مى گیرد.

حکمت 235 : (به امام گفتند، عاقل را به ما بشناسان، پاسخ داد:) خردمند آن است که هر چیزى را در جاى خود مى نهد. (گفتند پس جاهل را تعریف کن فرمود) با معرّفى خردمند، جاهل را نیز شناساندم.
(یعنى جاهل کسى که هر چیزى را در جاى خود نمى گذارد، بنا بر این با ترک معرّفى مجدّد، جاهل را شناساند)

حکمت 236 : به خدا سوگند این دنیاى شما که به انواع حرام آلوده است، در دیده من از استخوان خوکى که در دست بیمارى جذامى باشد، پست تر است.

حکمت 237 : گروهى خدا را به امید بخشش پرستش کردند، که این پرستش بازرگانان است، و گروهى او را از روى ترس عبادت کردند که این عبادت بردگان است، و گروهى خدا را از روى سپاسگزارى پرستیدند و این پرستش آزادگان است.

حکمت 238 : زن و زندگى، همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بارتر اینکه چاره اى جز بودن با او نیست .

حکمت 239 : هر کس تن به سستى دهد، حقوق را پایمال کند، و هر کس سخن چین را پیروى کند دوستى را به نابودى کشاند.

حکمت 240 : سنگ غصبى در بناى خانه، مایه ویران شدن آن است.
(این سخن از رسول خدا نقل شده است، و اینکه سخن پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و على علیه السّلام شبیه یکدیگرند جاى شگفتى نیست براى اینکه هر دو از یک جا سر چشمه گرفته و در دو ظرف ریخته شده است).


https://www.namasha.com/v/CWfH7wTS
https://www.namasha.com/v/i6hftBlk

مذهبی