شخصیتم برای خاندان ملیکا
اسم: ریوتارو
نام خانوادگی :جنکیز پندراگون
لقب :ریو(مخفف اسمش) شینیگامی سفید _Eror
ملیت :ژاپنی/ انگلیسی
نژاد: خوناشام (پدرش نیمه خوناشام بوده و مادرش یه خوناشام اصیل زاده )
قد :۱۸۲
سن:۱۷
توانایی :جادوگری بلده _با دستش میتونه گاهی طرف مقابلشو عین عروسک به حرکت در بیاره و تحت فرمان خودش بگیره _کار با صلاح گرم و سرد رو کامل بلده _هدف گیریش خیلی خوبه _میتونه خودشو توی تاریکی قایم کنه وقتی که عصبانی باشه با لمس کردن سر به نفر باعث میشه موقع خواب رویایی که میبینه به کابوس تبدیل شه....آبدهنش شفا دهنس
دست چپه
رنگ چشم : گاهی آبی روشن و گاهی خاکستری (مثل عکس)
اخلاق: خیلی سعی میکنه مهربون باشه ...معمولا کاری به کسی نداره خیلی بی دغدغع و خونسرده آدما رو دوست داره و نمیخواد خونشونو بخوره اما برای حیاتش مجبوره ...از عصبانی شدن خوشش نمیاد ..اما وقتی عصبانی میشه بسختی میشه آرومش کرد ...شدیدا دمدمی مزاجه ...دلسوزه ..
علایق: خواب ..موسیقی (همه نوع مخصوصا کارای بتوون )...چیزای ترش و ملس ...شکلات ...خون خوردن ...گلای رز (رز نقره ای و آبی خیلی دوست داره )....گربه هاو تنبلا رو هم خیلی دوست داره ....نقاشی کشیدن هم خیلی دوست داره
اعضای خانوادش : گربش ...(اسمش رنه)
تفرات : خیانت ..دروغ و پنهان کاری ..
همیشه میگه اگه قرار بود دوباره بدنیا بیاد دلش میخواد یه تنبل بدنیا بیاد ..عاشق خوابیدنه (شبیه شو ساکاماکی ) نوه ی هاوله (همون هاول و قلعه ی متحرک ..تازه دلم خواست این نوه ی اون باشه ) پدرش طی یه طلسم به خوناشام تبدیل شده بود ...توی خوبشبختی و عشق بزرگ شده اما توی آتش سوزی مادر و پدرش میمیرن و ریو تا الان نفهمیده که دقیقا چه اتفاقی افتاده...زود به انسانا اعتماد میکنه ......خیلی مظلومه اما قاتی کنه خیلی هیولا میشه ...از دختر بچه های کیوت و گوگولی خوشش میاد ...با رئسشونم خیلی حال میکنه و ازش خوشش میاد ...
خیلیم دوست داره با رئیس گروهه T یه روز کامل وقت بگذرونه (چون هم نژادن) کلا کاریم به کار چیزی نداره ...خیلی بی آزاره تو گروه w عه
(۱حالا اگه چیزای دیگه ایم موند بعدا میگم)
نظرات (۱۰۱)