Volume 0%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
میانبرهای صفحه کلید
پخش/توقفSPACE
افزایش صدا
کاهش صدا
پرش به جلو
پرش به عقب
زیرنویس روشن/خاموشc
تمام صفحه/خروج از حالت تمام صفحهf
بی صدا/با صداm
پرش %0-9
00:00
00:00
00:00
 

رمان بهم نمره چند میدی؟(توضیحات) (پارت42)

۱۳ نظر
گزارش تخلف
*nafiseh*
*nafiseh*

من:چیزه.یعنی نه نظرم عوض شد میخوام برم فیلم ببینم. پرهام:باشه عزیزم. بعدم امد منو رو دستاش بلند کرد برد طرف مبلی که جلوی تلویزیون بود خواستم اعتراض کنم که بیخیال شدم امروز به اندازه کافی ضایع بازی در اوردم اصلا چه اشتباهی کردم پیشنهاد هم خونه شدنمونو قبول کردم .پرهام نشست رو مبل منو هم نشوند رو پاش موهامو باز کرد بعدم مشغول ور رفتن با موهام شد. اوفففف خدایا عجب غلطی کردمااا. من:پرهام میخواستم فیلیم ببینما نمیخوای تلویزیونو روشن کنی. خدارو شکر کنترل روی میز تلویزیون بود.پرهام:حالا بعدا روشن میکنم. من:وا بعدا کیه ...

نظرات (۱۳)

Loading...

توضیحات

رمان بهم نمره چند میدی؟(توضیحات) (پارت42)

۱۰ لایک
۱۳ نظر

من:چیزه.یعنی نه نظرم عوض شد میخوام برم فیلم ببینم. پرهام:باشه عزیزم. بعدم امد منو رو دستاش بلند کرد برد طرف مبلی که جلوی تلویزیون بود خواستم اعتراض کنم که بیخیال شدم امروز به اندازه کافی ضایع بازی در اوردم اصلا چه اشتباهی کردم پیشنهاد هم خونه شدنمونو قبول کردم .پرهام نشست رو مبل منو هم نشوند رو پاش موهامو باز کرد بعدم مشغول ور رفتن با موهام شد. اوفففف خدایا عجب غلطی کردمااا. من:پرهام میخواستم فیلیم ببینما نمیخوای تلویزیونو روشن کنی. خدارو شکر کنترل روی میز تلویزیون بود.پرهام:حالا بعدا روشن میکنم. من:وا بعدا کیه خوب الان روشن کن دیگه. پرهام یه پوفی کردو از جاش بلند شدکه کنترولو بگیره. منم بلند شدم پرهام تیز برگشت طرفم. اخی بیچاره بهم اعتماد نداشت البته حقم داشت. من:تا تو یه فیلم مشتی پیدا کنی منم برم دوتا چایی دپش بیارم. پرهام یخورده نگام کرد بعد انگار مطمعن شد که کلک نیست. پرهام:پات بهتره. من:اره خیلی بهتره. بعدم رفتم سمت اشپز خونه پامو تو اشپز خونه نذاشتم که صدا ایفون امد پرهام رفت که ببینه کیه اما با دیدن شخص قیافش رفت تو هم. یعنی کیه؟من:کیه پرهام. پرهام:مامانمه .یا خدااااا این اینجا چیکار میکنه. هنوز از در داخل نشده بود که شروع کرد دادو بیداد کردن. افسانه:از همون اولم میدونستم که این دختره چموش یه کاسه ای زیر نیم کاسشه. بفرما اقا پرهام تحویل بگیر میدونی این دختره که اینجوری سنگشو به سینه میزنی کیه و چه قصدی داره. وای خدای من همه چی لو رفت احساس کردم الاناس که غش کنم. پرهام:مامان چی داری میگی؟واسه عقدمون که اونطوری کردی خواهشا یه امروزو بخاطر من ابرو ریزی نکن. افسانه:هه پسر ساده منو. دیروز که ادرس خونه این دختره ورپریده رو دادی رفتم که ببینم خوانوادش چجور ادمین. اما بگوکی رو دیدم زن داداشمو همونی که با خودخواهیش داداشمو به کشتن داد. حالا دخترشم میخواد همینکارو با پسر من بکنه اره پسرم این دختر داییته