آمدند با بهانههایی کودکانه
مناره کج بود و گفتند، تقصیر مردم است که این سو را بیشتر از آن سو پر کردهاند.
همانجور مناره را کامل کردند در راستای بهشت اما در جهنم را شکستند. هرچه پیش میرفتند گرمتر میشد مناره، مردم شاکی میگفتند، گرم است و جواب میدادند، پاداش به درویشان است. طلب استغفار نامه میکردند، در راه از آتش میسوخت. خاکسترش به چشم میرفت و کور میکرد، میگفتند خدا از بیایمانی قهرش گرفته.
اجنه در کُتب درسی با عشق میخواندند «آمدند با بهانههایی کودکانه.»
نظرات (۱)