اخلاق عرفانی : رساله عملی عرفان فصل 6 : وحدت وجود عملی (استاد علی اکبر خانجانی)
اخلاق عرفانی : رساله عملی عرفان فصل 6 : وحدت وجود عملی (استاد علی اکبر خانجانی)
توضیح :
اندیشه وحدت وجود، از اندیشههای اساسی عرفان نظری اسلامی بوده و ابن عربی و مولانا از قلل رفیع آن هستند.
در بین اصطلاحات فنی صوفیه، کمتر اصطلاحی به شهرت وحدت وجود یا «یکتایی هستی» است، گرچه این تعبیر پیوندهایی تاریخی با مکتب ابن عربی دارد، گهگاه در مورد اشاره به دیدگاههای سایر صوفیان و از آن جمله شخصیتهایی که مدتها قبل از ابن عربی زیستهاند نیز به کار رفته است.
هم چنین نقل کردهاند که مولانا جلال الدین طرفدار وحدت وجود بوده است، اما اگر این سخن را به این معنا بگیریم که مولانا این اندیشه را از ابن عربی و یا شاگردان او اقتباس کرده است مجموعهای از پرسشهای عقلی و تاریخی را برمی انگیزد.
برای فهم این مسائل، لازم است شخص تصور روشنی از معنای وحدت وجود داشته باشد.
اصطلاح فوق از دو واژه وحدت و وجود تشکیل شده است که هر دو از همان آغاز در اندیشه اسلامی حایز اهمیت بودهاند.
اساس اندیشه و عمل اسلامی، شهادت است، یعنی گواهی به این که خدایی جز الله نیست (لا اله الا الله).
این تعبیر غالبا کلمه توحید خوانده میشود، یعنی عبارتی که یگانگی خداوند را اعلان میدارد.
معنای اساسی توحید و یا اعلان یگانگی خدا این است که همه چیز در عالم از خدایی ناشی شده که حقیقت یکتا است.
واژه توحید همانند سایر واژههای هم خانوادهاش که اکثرا مورد بحث هستند، همچون احد و واحد (یکی)، احدیت و واحدیت (یکیبودن، یکتایی) با وحدت از یک ریشهاند. پیشتر در سخنان علی (علیهالسّلام) چهار معنای مختلفی را که از عبارت ظاهرا ساده «خدا یکی است» استفاده میشود، ملاحظه کردیم.
بحث از وجود تقریبا دیرتر از بحث وحدت، وارد اندیشه اسلامی شد و نقش مهمی را به ویژه در تحول فلسفه که غالبا هستیشناسی تعریف میشود ایفا کرد.
با آن که اصطلاح وحدت وجود در هیچ کدام از منابع مقدم بر آثار ابن عربی یافت نمیشود، بسیاری از عبارات صوفیه به آن شباهت دارند.
نقل کردهاند که معروف کرخی (م ۲۰۰ هجری) نخستین کسی بوده است که شهادت را به صورتی که در قرون بعد اکثرا به چشم میخورد بازگو کرد: در هستی جز خدا نیست. (لیس فی الوجود الا الله به نقل از عین القضات همدانی) و .........
# اخلاق عرفانی #فلسفه وحدت وجود #استاد علی اکبر خانجانی
نظرات