خب بچه اومدم دوتا از خواب هامو تعریف کنم شما هم خواب هاتونو درمورد آسترو تعریف کنید
خب اولین خوابم ک یادم میاد تو خیابون بیهوش افتادم بعد وقتی بلند شدم همه اعضا بالا سرم بودن متاسفانه اصلا کره ای بلد نبودم انقد ضایه شدم ک نگو
خب دومین خوابم
سر یه موضوع انقد از اون وو ناراحت بودم خواستم از آپارتمان خودمو بندازم همون موقع بود ک اون وو اومد با گریه گفت نکن منم ک تو خوابم هم کم عقل هستم خودمو انداختم واقعا واسه خودم متاسفم ک اون وو رو ناراحت کردم ولی وقتی میخواستم ادامه خوابمو ببینم مامانم صدام کرد از این لحظه متنفرم
داشت اینو یادم میرفت
بچه ها یه بار خوابی دیدم انقد وحشتناک ک نگو یه بار تو خوابم یه جن خودشو جای اون وو زده بود تو خوابم جنه ک جای اون وو بود بهم گف دوسم داره منم باورم شده بود ک اون وو هستش واقعا ب زبان فارسی حرف میزد جای تعجب بود یه بار ب سرم زد برم قران بخوانم واقعا وحشتناک بود جلوی چشمم ب جن تبدیل شد(دو سه شب از ترس خوابم نمیبرد)
خب منتظر خواب های شما هم هستم
راستی بچه ها خواب هام ساختگی نیس همشونو دیدم
نظرات (۳۶)