هوش تنها چیزی است که تمامی فرآیند های شناختی انسان را درگیر می کند. با شنیدن واژه هوش بیشتر به یاد ضریب هوشی خواهیم افتاد.
هوش، توانایی بالقوه عقلانی ما انسان ها است که این توانایی همراه با هر نوزادی متولد می شود و قابلیت اندازه گیری دارد، اما تغییر دادن آن بسیار دشوار خواهد بود. البته در دهه های اخیر دیدگاه های دیگری نسبت به هوش پدید آمده است که یکی از این دیدگاه ها نظریه هوش چندگانه گاردنر است.
منتقدان می گویند، نظریه گاردنر در ارتباط با هوش بسیار وسیع و گسترده است و هشت هوش تعریف کرده ی او نشانه ی استعدادها، خصوصیات شخصیتی و توانایی ها است.

تا قبل از ارائه نظریه هوش، همه افراد هوش را محدود به هوش ریاضی یا همان IQ می دانستند. معیار سنجش باهوش بودن افراد، ضریب IQ آن ها در نظر گرفته می شد. گاردنر معتقد بود، حل معضلات اجتماعی یا تولید محصولات و یا ارائه خدمات ارزشمند، نیازمند توانایی هایی فراتر از هوش ریاضی می باشد.
تعریف هوش از نگاه گاردنر چیست؟
از نظر هوارد گاردنر، هوش، یک توان و پتانسیل بالقوه از نوع زیست روان شناختی برای پردازش و تحلیل اطلاعات است که در شرایط گوناگون و چیدمان های متفاوت فرهنگی، توانایی فعال شدن را داشته و کمک می کند تا افراد برای مشکلات راه کار هایی پیدا کنند و محصولاتی را تولید و ارائه نمایند که در آن فرهنگ، ارزشمند و قابل احترام محسوب می گردد.
طبق نظریه گاردنر، برای بدست آوردن تمام قابلیت ها و استعداد های یک فرد، نباید تنها به بررسی ضریب هوشی پرداخت، بلکه انواع دیگر هوش و استعداد او شامل هوش موسیقیایی، هوش درون فردی، هوش برون فردی، هوش منطقی- ریاضی، هوش تصویری_فضایی، هوش جسمی_ حرکتی، هوش کلامی_زبانی و هوش طبیعت گرا نیز باید در نظر گرفته شود.
لینک کامل این مقاله :
https://b2n.ir/z92240