فان تایم بازم برید توضیحات

۲ نظر گزارش تخلف
김은라
김은라

پسرا در سربازی

شیو_
مسئول کل اشپزخونه و نظارت بر طعم غذای سربازان میشه
البته ناگفته نماند که شیره همه سربازا هم کشیده بس که گفته همه جا رو بشورن و بسابن

سوهو_
ایشون با اندکی ولخرجی تونستن فرماندهی کل پادگان رو برعهده بگیرن ولی برخلاف تصورش هیچکس ازش حساب نمیبرد هیچ مجبور به دادن خرج خورد و خوراک بقیه هم شد ^^
ریچ من

بکهیون_
فقط سه روز طول میکشه تا بعد اومدنش به پایگاه فرمانده رو ببرن اسایشگاه روانی
بعد رفتنش هم جناب بیون کلاس چگونه سلفی بگیریم و خط چشم کشیدن به شیوه نوین رو برگذار میکنه

چن_
ایشون از همون اول جز وکال اصلی گروه سرود پادگان منصوب میشه و برای بقیه هم کلاس اواز میذاره
البته شبا هم با بقیه جمع میشن یه دهنم اونجا میخونن و میرقصن

چانیول_
همون روز اول رو خوش و خرم میگذرونه و وقتی شب میشه و مارمولک ها رو روی توری پنجره ی خوابگاه و سوسک ها رو تو دسشویی میبینه فرار و بر قرار ترجیح میده و اخر سر هم ننه سوهو مجبور میشه سربازیش رو بخره

کیونگسو_
چون ایشون تا حدودی قبلا نقش سرباز رو بازی کرده با اعتماد بنفس وارد پادگان میشه و کاملا جدی شروع میکنه خدمتش رو
اول مسئول پختن غذا میشه اما وقتی میبینن با نگاهش کل سربازا میگرخن به فرماندهی ترفیع پیدا میکنه و تو اون مدت هم کسی جرئت دست از پا خطا کردن رو نداره

کای و سهون_
این دو تا با هم وارد سربازی شدن و از کرم ریزی به تک تک سربازا گرفته تا سوزن گذاشتن رو صندلی فرمانده و رقصیدن سر پستشون و خلاصه که تو اون دو سال ده تاشون فرار کردن کره شمالی و سه تاشونم یه غار تو جنگل پیدا کردن و میگن وقتی اون دو تا رفتن ما میایم بیرون

#تصورات

نظرات (۲)

Loading...

توضیحات

فان تایم بازم برید توضیحات

۵ لایک
۲ نظر

پسرا در سربازی

شیو_
مسئول کل اشپزخونه و نظارت بر طعم غذای سربازان میشه
البته ناگفته نماند که شیره همه سربازا هم کشیده بس که گفته همه جا رو بشورن و بسابن

سوهو_
ایشون با اندکی ولخرجی تونستن فرماندهی کل پادگان رو برعهده بگیرن ولی برخلاف تصورش هیچکس ازش حساب نمیبرد هیچ مجبور به دادن خرج خورد و خوراک بقیه هم شد ^^
ریچ من

بکهیون_
فقط سه روز طول میکشه تا بعد اومدنش به پایگاه فرمانده رو ببرن اسایشگاه روانی
بعد رفتنش هم جناب بیون کلاس چگونه سلفی بگیریم و خط چشم کشیدن به شیوه نوین رو برگذار میکنه

چن_
ایشون از همون اول جز وکال اصلی گروه سرود پادگان منصوب میشه و برای بقیه هم کلاس اواز میذاره
البته شبا هم با بقیه جمع میشن یه دهنم اونجا میخونن و میرقصن

چانیول_
همون روز اول رو خوش و خرم میگذرونه و وقتی شب میشه و مارمولک ها رو روی توری پنجره ی خوابگاه و سوسک ها رو تو دسشویی میبینه فرار و بر قرار ترجیح میده و اخر سر هم ننه سوهو مجبور میشه سربازیش رو بخره

کیونگسو_
چون ایشون تا حدودی قبلا نقش سرباز رو بازی کرده با اعتماد بنفس وارد پادگان میشه و کاملا جدی شروع میکنه خدمتش رو
اول مسئول پختن غذا میشه اما وقتی میبینن با نگاهش کل سربازا میگرخن به فرماندهی ترفیع پیدا میکنه و تو اون مدت هم کسی جرئت دست از پا خطا کردن رو نداره

کای و سهون_
این دو تا با هم وارد سربازی شدن و از کرم ریزی به تک تک سربازا گرفته تا سوزن گذاشتن رو صندلی فرمانده و رقصیدن سر پستشون و خلاصه که تو اون دو سال ده تاشون فرار کردن کره شمالی و سه تاشونم یه غار تو جنگل پیدا کردن و میگن وقتی اون دو تا رفتن ما میایم بیرون

#تصورات

سرگرمی و طنز