بخاطر تو...
من بخاطرت هرکاری کردم...زمانی که دعوا میکردی بخاطرت اومدم با همه دعوا کردم و زدمشون حتی با اینکه افتادن دنبالم برام مهم نبود چون بخاطر تو دعوا کردم...
ولی من تو اون لحظه نمیدونستم که تو داری بخاطر یکی دیگه دعوا میکنی...
خودتم میدونی چقدر دوست دارم ولی...
زمانی که من داشتم برات خودمو فدا میکردم غافل از این بودم که تو داری زورتو برا یکی دیگه میزنی
شاید زمان از دستم رفت..نمیدونم...فقط میدونم که با تمام وجودم دوست دارم و من فقط یک بازنده ام که داره برات دیوونه میشه...درحالی که تو داری برای یکی دیگه ذوق میکنی و میخندی و دیوونگی میکنی
ولی من هنوزم دوست دارم....
نظرات