رمان بهم نمره چند میدی؟(توضیحات) (پارت40)
بعدشم مشغول خوردن شد. من؛اره میبینم هیچی هم از گلوت پایین نمیره. بی توجه به حرف من داشت واسه خودش دباره غذا میریخت. من:پاشو دستاتو بشور. سرشو بلند کرد خواست اعتراض کنه که با نگاه من مثل اینکه پشیمون شد و بلند شد تا دستاشو بشوره. منم نشستم و واسه خودم غذا ریختم قبل اینکه پرهام همشو بخوره. پرهام امد دباره مشغول خوردن شد. پرهام:به به چه غذایی شده. اریکا از این به بعد هر روز واسم از این غذاهای خوشمزه درست کن باشهههههه. بعدم شبیه این ادمایی که میخوان با مظلوم نمایی یکی رو خر کنن خیره شد بهم.
...
نظرات (۱۵)