شعر زیبای "در من زنی ست" با صدای " باران شیخ الاسلامی" *** dar man zanist
در من زنی ست
شعر: مهتاب جعفر زاده
صداخوانی: باران شیخ الاسلامی
تنظیم: آرتا رحیمی
در من زنی ست به لطافت بهار
با گیسوان بلند و چشمان درخشان
در من زنی ست که لبخند را دوست میدارد
و زیبایی را ستایش میکند
وهر روز جلوی آیینه
با نگرانی چینهای پیشانی اش را میشمارد
در من زنی ست که قدم زدن در هوای آفتابی را دوست میدارد
و بی هوا خندیدن زیر باران های سیل آسای بهاری را
در من زنی ست که تو تنها مشترک هر روزه ی احساسش میشوی
و صبح ناشتای نان و پنیر و عشق برایت میچیند
در من زنی ست که همسری را، مادری را خوب میشناسند
و در کج مداری های جور درنیامدن دخل و خرج
هر صبح نقاب مردانه به چهره میزند
و زن شاد درون خویش را میکشد
آن سان که مسیح را مصلوب کردند
سالهاست زیر نگاهت بر صلیب داد وستد ماندم
در من جنینی ست
که نه زاده میشود، نه سقط
وقتی فلسفه ی خلقت من
رفتن تو به معراج است
چگونه به این باور برسی
که من خلق نشده ام تنها برای تو
وقتی تو را به بهشتی نوید میدهند
با شراب طهوری و حوری برین
چگونه فارغ از زن بودنم
مرا به قضاوت بنشینی!
در من زنی ست که زنانگی اش را ارج می نهد
و تو دائم با اسکناس های مچاله ات
دنیای زنانه اش را کوچکتر و مسموم تر میکنی
گاهی رئیس، گاهی همکار، گاهی همسر
و هر روز نرخش با طلا بالا و پایین میرود
در من جنینی ست که بزرگ شدن را، رشد کردن را دوست میدارد
و خوب میداند بهای بزرگی اش فروختن زنانگی اش است
خسته تر از آنم که با تو از در جنگ دربیایم
انگشت اشاره به دهان میبرم
و همه اش را در این حصار تنگی که تنیده ای... بالا می آورم
تمام زن های شاد کوچک سرکوب شده ی درونم را
آنچه میماند
تنها پوسته ای تو خالی از زنی ست که مرد شده است
ازین پوسته ی خالی
انتظار لطافت نداشته باش
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانالهای ما
https://vimeo.com/artatv
https://www.youtube.com/ArtaMat3880
https://telegram.me/ArtaTV
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیشنهاد ما
کانال ادبی "شعرنوش" در تلگرام
https://telegram.me/shernosh
نظرات