تختِ پروکروستس
پروکروستس در افسانههای یونان، راهزنی بود که مسافران را روی تختِ خود میخواباند. اگر شخص درازتر بود، پاهایش را قطع میکرد و اگر کوتاهتر بود، او را با طناب از دو سو آنقدر میکِشید تا درست به اندازهی تخت شود! پروکروستس، طولِ تختِ خود را میزانِ قد آدمها میدانست و برایش مهم نبود که مردم در فرایندِ یکسانسازیِ او آسیب میبینند و میمیرند! همین که پیکرهای پارهپاره و بیجان ــ به هر روشی ــ هماندازهی تخت میشدند، پروکروستس به مقصودِ خود میرسید! تختِ پروکروستس، نمادِ حاکمیتِ یک اخلاق بر همگان است! من نمیتوانم آنچه را که بر خود میپسندم، با زور به دیگران تحمیل کنم! چون این کار هیچ نتیجهای ندارد، مگر اینکه من نیز پروکروستسوار دلخوش باشم به جنازههایی که تختِ من ــ یعنی اخلاقِ من ــ روی دستِ من میگذارد! خطّکش برداشتن و اخلاقِ مردم را اندازه گرفتن و سپس همه را به مقدارِ دلخواهِ خود درآوردن، یک توهّم است! قربانیانِ پروکروستس هرگز از تختِ او سالم برنتوانند خاست! اما چهها میگویم من؟! کدام تختِ پروکروستس؟! پروکروستسِ افسانهای، حدّاقل به تختِ خود ــ به یک تخت ــ پایبند بود و چون اخلاقمدارانِ دنیای واقعی، مدل و سایزِ تختاش هر روز عوض نمیشد! امان از پرُکروستسی که امروزه نمیداند برای کدام تخت دارد قربانی میگیرد
نظرات (۷۲)