Volume 0%
Press shift question mark to access a list of keyboard shortcuts
میانبرهای صفحه کلید
پخش/توقفSPACE
افزایش صدا
کاهش صدا
پرش به جلو
پرش به عقب
زیرنویس روشن/خاموشc
تمام صفحه/خروج از حالت تمام صفحهf
بی صدا/با صداm
پرش %0-9
00:00
00:00
00:00
 

نینا عروس پر ستاره فصل ۲ ادیت مانگا اسمویل توضیحات پارت ۱

Chihro...0_0
Chihro...0_0

اآقا این چپتر ۳۲ مانگا هست گفتم بهتون بگم و اینکه اینجا یه سری اتفاقا قبلش افتاده
همون طور قسمت اخر دیدیم نینا رو فرستادن به جایی اونجا یه سری اتفاقات میوفته که منجر به این میشه یک آدم دسترسی پیدا کنه به یه شیع مهروموم شده و اینکه یه سری اتفاق میوفته دنبال نینا میوفتن تا بکشنش همون چند ساعت قبل اینا ست از خواب بلند میشه (اگه یادتون باشه هیوکامی بهش سم داد) و برادرش هی داره از این صحبت میکنه نینا رفت و بهت خیانت کرد ست هم ...

نظرات (۹)

Loading...

توضیحات

نینا عروس پر ستاره فصل ۲ ادیت مانگا اسمویل توضیحات پارت ۱

۵ لایک
۹ نظر

اآقا این چپتر ۳۲ مانگا هست گفتم بهتون بگم و اینکه اینجا یه سری اتفاقا قبلش افتاده
همون طور قسمت اخر دیدیم نینا رو فرستادن به جایی اونجا یه سری اتفاقات میوفته که منجر به این میشه یک آدم دسترسی پیدا کنه به یه شیع مهروموم شده و اینکه یه سری اتفاق میوفته دنبال نینا میوفتن تا بکشنش همون چند ساعت قبل اینا ست از خواب بلند میشه (اگه یادتون باشه هیوکامی بهش سم داد) و برادرش هی داره از این صحبت میکنه نینا رفت و بهت خیانت کرد ست هم بخاطر اینکه اثر سم هنوز مونده بوده زیاد وضعیت خوبی نداشته برای همین وقتی میخواد شمشیرش رو برداره پرستاره میگه لطفا استراحت کنید هنوز خوب نشدید اما مثل اینکه ست دیگه براش هیچی مهم نیست و همون لحظه زنه رو با شمشیر میزنه بعدش میگه دیگه سد راه من نشید و تا وقتی برسه به پایین قصر هر کی جلوش وایساد رو با شمشیر میزد جوری که کل قصر خون بود کع این شد که خبر به پادشاه رسید که خودش شخصا بره چند تا سرباز رسیدن پایین متوجه شدن ست برادرش رو با شمشیر زد همونجا که ست آخرین قسمت گفت نینا کجاست)
و همه سکته رو زدن اما خب بعدش به هر جوری شده بود ست با اون حالش میره سمت نینا و تو راه حالش بد میشه و اون لحظه آز رو میبینه از اونو میبره سمت یه غار ست میگه تو الان وقت اینو داری کع منو بکشی و اینا اما آز یاد حرف نینا میوفته که گفت باید زنده بمونید و نمی‌کشد و همین میشه که ست میخنده ( ست دیگه دلش نمی‌خواست زنده باشه میخواست هر جور شده بمیره )
همین میشه که اون لحظه آز بهش میگه : نینا مال تو نیست و اینا ( چون ست قبلش بهش گفته بود که اون دارایی های منه
بعد این حرف از میره و ست بخاطر این حرف فقط میخنده تما جوری میشه که گفتم آز وقتی نینا رو پیدا میکنه بغلش میکنه و اینا بعدش که ست میرسه باهم یه جنگندگی میکنن و یک لحظه ست یه گلوله از تفنگش میزنه اما یکی از سربازان بل شمشیر گلوله رو مهار میکنه و به نینا میگه همین الان از اینجا برید اون تورو هدف داره
بچه ها ست متوجه شده بود به شدت عاشق نینا شده اما متوجه حرکات نینا به سمت از شده بود برای همین این میگفت دیگه این ناراحتی و دلبستگی و عشق رو نیازی ندارم برای همین می خواست نینا رو بکشه هر جور شده
( ولی من به شخصه فکر میکنم ست این رفتار رو داشت چون واقعا دوسش داره و وقتی دید از همچین حرفی زده روش تاثیر داشته )
اما نینا میخواسته