یادی از سهراب سپهری ازایرج گرگین-in memory of sohrab with gorgin

۰ نظر گزارش تخلف
....
....

ای حرمت سپیدی کاغذ !

نبض حروف ما

در غیبت مرکب مشاق میزند

در ذهن حال ، جاذبه شکل از دست می رود.


باید کتاب را بست

باید بلند شد

در امتداد وقت قدم زد ،گل را نگاه کرد ، ابهام را شنید.

باید دوید تا ته بودن.

باید به بوی خاک فنا رفت.

باید به ملتقای درخت و خدا رسید.

باید نشست

نزدیک انبساط

جایی میان بیخودی و کشف

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

یادی از سهراب سپهری ازایرج گرگین-in memory of sohrab with gorgin

۰ لایک
۰ نظر

ای حرمت سپیدی کاغذ !

نبض حروف ما

در غیبت مرکب مشاق میزند

در ذهن حال ، جاذبه شکل از دست می رود.


باید کتاب را بست

باید بلند شد

در امتداد وقت قدم زد ،گل را نگاه کرد ، ابهام را شنید.

باید دوید تا ته بودن.

باید به بوی خاک فنا رفت.

باید به ملتقای درخت و خدا رسید.

باید نشست

نزدیک انبساط

جایی میان بیخودی و کشف

موسیقی و هنر