پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند:)
به دریا میزنم! شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نمیاد مشکلم را مشکلی دیگر
من از روزی که دل بستم به چشمان تو میدیدم
که چشم تو می افتند به دنبال دلی دیگر
به هرکس دل ببندم بعد از این خود نیز میدانم
به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر
من از آغاز در خاکم نَمی از عشقم میبینم
مرا می ساختند ای کاش از آب و گلی دیگر
طولفم لحظه دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فکر دور باطلی دیگر
به دنبال کسی جامانده از پرواز میگردم
مگر بیدار سازد غافلی را، غافلی دیگر
#فاضل_نظری
نظرات (۱)