در حال بارگذاری ویدیو ...

سریال دولهن قسمت ۸۲ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

سریال دولهن با دوبله فارسی دری و زبان اصلی پخش : شنبه تا چهارشنبه روزی ۵ قسمت

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۸۲

ویدیا در حال عبادت خدا است و سپس به زندانیان می گوید که خدا او را به دلایلی به زندان فرستاده است و این یک امتحان است. در همان زمان ، پلیس شهادت کتبی دریافت می کند و از او می خواهند آن را امضا کند. ویدیا اطلاع می دهد که فقط می تواند انگشت شست بزند. پلیس به او طعنه می زند که خانواده اش می خواهند از شر یک انسان بی سواد و دهاتی مانند او خلاص شوند! از سوی دیگر ، ساگر از سندورا می پرسد که آیا می تواند حقیقت را به خانواده اعتراف کند اما سندورا موفق می شود او را متقاعد کند که ویدیا در صورت انجام این کار برای همیشه در زندان خواهد ماند. ساگار همچنان از سندورا درخواست می کند که در کنار ویدیا بماند زیرا او احساس ناراحتی می کند ،با این حال ، سندورا ساگر را آرام می کند .پلیس از بهارات درباره معلمش بازجویی می کند ، بنابراین بهارات پاسخ می دهد که معلم هر بار ساگر را نجات داده است. پلیس به آنیکت می گوید که هیچ شواهدی علیه معلم وجود ندارد. درست در همان زمان ساگر می گوید که معلم آدم خوبی نبود و همیشه او را تهدید به مرگ می کرده است. ساگر در شرف گفتن حقیقت است اما...

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سریال دولهن قسمت ۸۲ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۱ لایک
۰ نظر

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۸۲

ویدیا در حال عبادت خدا است و سپس به زندانیان می گوید که خدا او را به دلایلی به زندان فرستاده است و این یک امتحان است. در همان زمان ، پلیس شهادت کتبی دریافت می کند و از او می خواهند آن را امضا کند. ویدیا اطلاع می دهد که فقط می تواند انگشت شست بزند. پلیس به او طعنه می زند که خانواده اش می خواهند از شر یک انسان بی سواد و دهاتی مانند او خلاص شوند! از سوی دیگر ، ساگر از سندورا می پرسد که آیا می تواند حقیقت را به خانواده اعتراف کند اما سندورا موفق می شود او را متقاعد کند که ویدیا در صورت انجام این کار برای همیشه در زندان خواهد ماند. ساگار همچنان از سندورا درخواست می کند که در کنار ویدیا بماند زیرا او احساس ناراحتی می کند ،با این حال ، سندورا ساگر را آرام می کند .پلیس از بهارات درباره معلمش بازجویی می کند ، بنابراین بهارات پاسخ می دهد که معلم هر بار ساگر را نجات داده است. پلیس به آنیکت می گوید که هیچ شواهدی علیه معلم وجود ندارد. درست در همان زمان ساگر می گوید که معلم آدم خوبی نبود و همیشه او را تهدید به مرگ می کرده است. ساگر در شرف گفتن حقیقت است اما...