11111

E.oneهمون رضا
E.oneهمون رضا

باز صبح شده، روز به روز صنمی می‌میرد
خدایی که با خطای بشری می‌میرد
عدلی که با «من برترم‌»ـی می‌میرد
راز بی‌مُهری که با پچ پچِ علنی می‌میرد
آهوی کوهی که در چمنی می‌میرد
باوری که با سوء‌ظنی می‌میرد
نظمی که با تیغ بی‌وزنی می‌میرد
بزمی که با قطره اشکی می‌میرد
سرو که با ضربه‌ی تبری می‌میرد
بادکنکی که با سر سوزنی می‌میرد
سگ حشریی که با ناز حور و زنی می‌میرد
هرکس به طریقی از طُرُق می‌میرد
در بزنگاه، همه در قلبی می‌میرند
جز آن تن که با اجلش وطنی می‌میرد

نظرات (۱۴)

Loading...

توضیحات

11111

۶ لایک
۱۴ نظر

باز صبح شده، روز به روز صنمی می‌میرد
خدایی که با خطای بشری می‌میرد
عدلی که با «من برترم‌»ـی می‌میرد
راز بی‌مُهری که با پچ پچِ علنی می‌میرد
آهوی کوهی که در چمنی می‌میرد
باوری که با سوء‌ظنی می‌میرد
نظمی که با تیغ بی‌وزنی می‌میرد
بزمی که با قطره اشکی می‌میرد
سرو که با ضربه‌ی تبری می‌میرد
بادکنکی که با سر سوزنی می‌میرد
سگ حشریی که با ناز حور و زنی می‌میرد
هرکس به طریقی از طُرُق می‌میرد
در بزنگاه، همه در قلبی می‌میرند
جز آن تن که با اجلش وطنی می‌میرد