فردمنش خیانت بر اصل و نسب بالی ای اصل نسب عالی ای کاش نبینی اونروزک پامالی
ای شناگرقابل توآب نمی دیدی بازیچه شبگردان مهتاب نمیدیدی لعنت بتووعشق توو ذات خرابت ... ای زاده ی 7 پشت اصالت در مکتب عشاق اگر این بود جوابت لعنت به تو و ذات خرابت
ای زاده ی 7 پشت اصالت تفسیر تو این بود اگر از اصل نجابت لعنت به تو و ذات خرابت
...تو چجوری مارو دیوونه دیدی؟
تو چجور نقشه برامون کشیدی؟ عمریه که عاشق خداییه این دل ما آخر خط و باز فداییه این دل ما..تو یکی بیاو از پشت دیگه خنجرش نزن ذولفقار عشقتو تو یکی برسرش نزن دل مارو تو دیگه در به در این در و اون درش نکن..گل ما رو به خزونه تو باعشقت دیگه پرپرش نکن بیچاره خوش باورو ساده و پاک دل ما واسه یک ذره وفا عمری هلاک دل ما...ای عاشق پوشالی گفتم که گلی افسوس پاتا به سرت خاره ای بی خبرو مدهوش این مستی پیروزی چند است و نه بسیاره .. سقای هزار تشنه ی آواره، سیراب شدند جملگی از آب سرابت لعنت به تو وذات خرابت
در آییـنه ات بنگر حیوان صفتی بینی هاشا مکنین باور این دست تو نیست اینی
این است ترازوی عدالت تو پادشه مکرر و رذالت ارزانی ان تازه رس خوش قدو قامت ..پایان سخن بشنو این قائله شد از نو ..رفتیمو ازین رفتن بسیار تورا بخشیم آزادی و قلب تو بر رفتن ما خندید
آن تازه رس نوبر گر حال مرا پرسید گو شکر خدا گفتمو راضی زثوابت لعنت به توو ذات خرابت
در آییـنه ات بنگر حیوان صفتی بینی حاشا مکن این باور این دست تو نیست اینی
این است ترازوی عدالت تو پادشه مکرر و رذالت ارزانی آن تازه رس خوش قدو قامت تو پیشکشو قصه ماهم بسلامت
مرحبا. مرحبا چه قلب سنگی داشتی تو چه دل شهر فرنگی داشتی تو
مرحبا به این همه عشق و وفا چه دل زبر و زرنگی داشتی تو
به خیالم که تو شاه پریونی باوفای خوب و پاکی مهربونی
به خیالم که اگه وفا کنم من قدر این مهرو وفارو تو میدونی
به خیالم که توی عصای پیریم توی دستات دستای منو میگیری
به خیالم که در این عهد جوونی لحظه ای رو بی وجودم نمیمونی
چه خیاله پوچ و چه فکر محالی همه قصه همه رویا همه واهی
دنبال یه روزنه یه روشنایی گشتم و ندیدم اما جز سیاهی
منو بگو چه ساده دل چه ساده و چه خوش خیال زیر چه ابر تیره ای باز کرده بودم پرو بال
تورو بگو تورو بگو چه بی وفا انگار نه انگار بامنی نشستی با رقیب من حرف از محبت میزنی
مرحبا چه قلب سنگی داشتی تو
نظرات