ᵐᵒˢⁱᶜ

City of the Dead
City of the Dead

وقتی به گذشتم فکر میکنم یاد بچگی هام میفتم ...
وقتی بچه بودم کل ترسم به خاطر امپول یا شربت بود اما الان ترسم از آدمای ترسناک دنیای آدم بزرگاست !
وقتی بچه بودم هیچوقب به آینده فکر نمیکردم اما الان همیشه نگران آینده ای هستم که دلم نمیخواد بیاد !
وقتی بچه بودم بدون هیچ دروغ و ریاکاری با بقیه دوست میشدم اما الان میترسم با بقیه دوست شم که یه وقت قلبمو بیشتر از این خورد نکنن !
وقتی بچه بودم بدون هیچ دلیلی با هم سن و سالام به همدیگه کمک میکردیم و عشق میورزیدیم اما الان همون دوستامونم بهمون خنجر میزنن و منت میزارن چه برسه به بقیه !
وقتی بچه بودم هیچوقت دنیا رو جای بد و تاریکی نمیدیم اما الان حس میکنم دنیا به شدت تاریک و ترسناک !
وقتی بچه بودم اصلا نمیدونستم مرگ یعنی چی اما الان روحم مرده و دلم میخواد از نظر جسمیم بمیرم !
وقتی بچه بودم دلم میخواست زود بزرگ شم چون فکر میکردم دنیای قشنگیه اما الان دلم میخواد بازم به دوران بچگی هام با قشنگیای بی ریاش برگردم !

نظرات (۲۴)

Loading...

توضیحات

ᵐᵒˢⁱᶜ

۱۸ لایک
۲۴ نظر

وقتی به گذشتم فکر میکنم یاد بچگی هام میفتم ...
وقتی بچه بودم کل ترسم به خاطر امپول یا شربت بود اما الان ترسم از آدمای ترسناک دنیای آدم بزرگاست !
وقتی بچه بودم هیچوقب به آینده فکر نمیکردم اما الان همیشه نگران آینده ای هستم که دلم نمیخواد بیاد !
وقتی بچه بودم بدون هیچ دروغ و ریاکاری با بقیه دوست میشدم اما الان میترسم با بقیه دوست شم که یه وقت قلبمو بیشتر از این خورد نکنن !
وقتی بچه بودم بدون هیچ دلیلی با هم سن و سالام به همدیگه کمک میکردیم و عشق میورزیدیم اما الان همون دوستامونم بهمون خنجر میزنن و منت میزارن چه برسه به بقیه !
وقتی بچه بودم هیچوقت دنیا رو جای بد و تاریکی نمیدیم اما الان حس میکنم دنیا به شدت تاریک و ترسناک !
وقتی بچه بودم اصلا نمیدونستم مرگ یعنی چی اما الان روحم مرده و دلم میخواد از نظر جسمیم بمیرم !
وقتی بچه بودم دلم میخواست زود بزرگ شم چون فکر میکردم دنیای قشنگیه اما الان دلم میخواد بازم به دوران بچگی هام با قشنگیای بی ریاش برگردم !