این خصلت آدمه آره درسته قبول
که وقتی سیر میشه انگار گرسنه نبود
واسه یه زندگی بهتر دعا میکردی
حالا کجای غصه هات پی خدا میگردی


این تو بودی که قول دادی نشی اونی
که فردا از کارات کنی اظهار پشیمونی
تو این بازی تو میبازی به مولا راست میگم
نبین چند نفر که دارن جلوت دولا راست میشن
اونا دم خونت به اُمید گنج در زدن
اونا که تو رو واسه خودت بخوان پنج درصدن
اونا که وقتی هیچی نبودی کنار تو بودن
حالا از کنار تو با درد و رنج پَر زدن

هی..چقدر ما بد هستیم
خدا نعمتشو داده ما بد مستیم
تنها مشکل آره اینه که زمینی هستیم
ولی اون بالا ها به موجود نازنینی وصلیم
داری به پولو مالو منالت پُز میدی
ماله توئه منم نمیگم که دزدیدی
ولی به کی به یه آدم پیر خسته
که واسه یه لقمه نونش اومده زیر دستت
اینه رسمش ، که ما به خون تو تشنه تر بشیم
عشقتم که با دو چشم تر پشت در بشینه
تو دلش بگه این عشق باطله چون
روزای قشنگ منو تو دیگه خاطره شد
دورتو ببین با نگاه موشکافانه
خونواده هایی رو که یه گوشه آواره
خیره شدن به دستای تو با پای خسته
تو هم آب نمیچکه از لای دستت
خودت خواستی اینو بی مرامو سر سخت بشی
به اُمید بازگشتت تو برزخ بشین
خودت خواستی که کسی ازت راضی نمونه
الانم که دیره و بازی تمومه