قسمت24
من اتی رو دوس دارم ولی گیر افتادم
_گیر؟
_ خوب این خواست کمپانیه...نه خواست قلبی من
_ من با اتی صحبت میکنم اما اون الان شرایط مناسبی نداره بهتره بزارید با خودش خلوت کنه
_ اگه گریه کنه!
_ حق داره
_ اما من نمیخوام اون به هیچ دلیلی گریه کنه
_ درک میکنم اما شما خودتون و جای اون بزارید... کسی که همیشه میگفت عاشقته و فقط تو رو میخواد بعد یهو برگرده و بگه من قرار میزارم و نامزد دارم! چه حسی میشی؟
_ دیوونه میشم دنیام تموم میشه قلبم میمیره
_ انتظار داری الان اتی غیر اینکه الان دنیا واسش تموم شده باشه و قلبش زخم دیده باشه حس دیگه ای داشته باشه؟
_ سرشو پایین انداخت: اما من به هیچ وجه بهش خیانت نکردم. من هنوزم دوسش دارم
_ دوسش داری ولی یکی دیگه رو داری باهاش قرار میزاری حتی اگه زوریم باشه فعلا اونقد ازت عصبانیه که دلش نمیخواد ببینت پس سعی کن کمتر دور و برش باشی
_ اما اگه بگه چون دوسش ندارم ترکش کردم چی؟
_ هووفففف پسر تو چه گیری هستیا،ببین بزار روشنت کنم الان اگه بری پیشش کار و خراب میکنی اون ازت عصبیه و رفتنت باعث بدتر شدن همه چی میشه .اون یکم زمان لازم داره تا بعدش بتونید باهاش حرف بزنی الانم بهتره بری .منم باهاش حرف میزنم
_ اما
_ کوفتتتتت بهت میگم برگرد سر کارت
_ یااااا اصلا به چه حقی سر من داد میزنی؟
_ به حقی که اینجا کمپانیه منه و دلم میخواد سر یه ادم زبون نفهم داد بزنم اصلا نمیفهمم اتی چرا باید عاشق یکی مث تو باشه؟
_ ببخشییدددد؟!
_ با یه چش غره فرستادمش رفت وقتی برگشتم انیکا رو دیدم که با چشای چهارتا شده داره نگاه میکنه ترسیدم
_ اوه انیکا ترسوندیم.
_ این کای بود
_ هوم؟
_ وایییی حتی از این زاویه و با اینکه سرش داد زدی هم خیلی جذاب بود .اوه خدای من ( حالا چشمای من بود که داشت از حدقه میزد بیرون) چرا باهاش اونجوری حرف زدی؟ گناه داشت؟
_ جانمممممم؟0_0
_ اوه کای اون رقصنده گروه پسرونه اکسوعه واووو اگه رقص ابشو دیده بودی اینجوری باهاش برخورد نمیکردی اون واقعا جذاب میرقصه. حالا یه چیزی میگم قضیه چیه؟
_ اااا خوب ظاهرا کمپانی مجبورش کردن قرار بزاره اونم با یکی که دوسش نداره
_ اه راستی این اتی که باهاش حرف میزدی همونی نبود که میگفتن لیدر گروه دخترونه گرل بست عه؟
_ اسمش یادم نمونده اما مین اه میگفت اتی رقصش عالیه و لیدر یه گروه
_ وای خدای من.
_ ادامه در پارت بعد