خاطره بازی (۱۶ سال، ۱۰۰ اثر ۱/۱۰)

۱۴ نظر گزارش تخلف
دختر بهار
دختر بهار

یهو دلم پر کشید برای روزهایی که بی دغدغه، فقط برای دلم خودم می ساختم... و سعی می‌کردم رسمی بسازم..
تدوین هرگز برای من شوخی نبود..
اینها اولی نیستند، اولین های بین سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ همگی از دست داده ام...
برای دل خودم‌ می زدم اکثرشان هرگز‌منتشر نشدند یا جایی برای انتشار نداشتند. من بودم و یک اتاق، سیستم و دنیایی که در ذهنم شکل می‌گرفت و باید بتصویر می کشیدم...
تک تکشان برای من خاطره ساز شدند.. تک تکشان...

نظرات (۱۴)

Loading...

توضیحات

خاطره بازی (۱۶ سال، ۱۰۰ اثر ۱/۱۰)

۱۹ لایک
۱۴ نظر

یهو دلم پر کشید برای روزهایی که بی دغدغه، فقط برای دلم خودم می ساختم... و سعی می‌کردم رسمی بسازم..
تدوین هرگز برای من شوخی نبود..
اینها اولی نیستند، اولین های بین سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ همگی از دست داده ام...
برای دل خودم‌ می زدم اکثرشان هرگز‌منتشر نشدند یا جایی برای انتشار نداشتند. من بودم و یک اتاق، سیستم و دنیایی که در ذهنم شکل می‌گرفت و باید بتصویر می کشیدم...
تک تکشان برای من خاطره ساز شدند.. تک تکشان...