کُلِ مَنـ دَستِشو داد دَستـِ فَراموشیـ.
♫♫♫
اون شهره ی شهر بود
از قلب پدر بود
از مهر یه مادر
از سینه سپر بود
اون مرحم سر بود
از مسئله کم بود
اون نیمه ی من بود
♫♫♫
اما نیمه ی دیگم پر بود از دانش
این کویر روح من سیر بود از بارش
افزایش ، فرسایش
گم شدن و خواهش
از تو عمق خودشم توو تر افتادش
رفت تو خودش
میرفت
رفت تو خودش
میرفت
خواب بود یا بیهوش
اون فقط میرفت
اون فقط میخواست
اون فقط میکند
از سیاهی تموم تاریکی و پوچی
از دل نبودن و هیچی و خاموشی
یهویی پرده درید روشنی کوچیک
کل من دستشو داد دست فراموشی
♫♫♫
من و تو تنهاییم برقص با گرگ ها
من و تو تنهاییم ببخش از جرمات
من و تو تنهاییم برقص با خدات
من و تو تنهاییم برقص با گنات
من و تو تنهاییم برقص
من و تو تنهاییم برقص
من و تو تنهاییم برقص
من و تو تنهاییم برقص
♫♫♫
بم گفتن آزادی بم گفتن با مایی
بم گفتن دانایی بم گفتن آقایی
بم گفتن شیفتمن بم گفتن پیش نرم
اما من میرقصم
این نذاشت بشکنم
فکر کنم فکرم داره جهانتو میگیره
فکر کنم اون لحظه کینه توو تو میمیره
شایدم اون روز جای خنجرت گل دادی
شایدم خنجرتو تو هردومون هل دادی
من مه رو با تو میخوام ، تو به من قول دادی
تو درخت سبز من ، تو فقط پُر باری
من تو این دخمه شادم چون تو منو هل دادی
نوش ..
♫♫♫
من و تو تنهاییم برقص با گرگ ها
من و تو تنهاییم ببخش از جرمات
من و تو تنهاییم برقص با خدات
من و تو تنهاییم برقص با گنات
من و تو تنهاییم برقص
من و تو تنهاییم برقص
من و تو تنهاییم برقص
من و تو تنهاییم برقص
♫♫♫
البوم baal
عاشق ترکشم^.^
چه خلوته حوصلم سررف-_-
نظرات (۲۰)