رَخت

۰ نظر گزارش تخلف
E.oneهمون رضا
E.oneهمون رضا

در این دنیای آبی و بنفش کذایی، تنها وضع حجره‌ی خیر کساد بود.
آرامش مرده بود و دیگر خیر، فروش نداشت.
آن لباس های چروکیده از مشکل و خیس آویزه‌ی بند بود.
انتظار می‌کشید برای چکیدن ته مانده‌ی قطرات وجود.
شوالیه‌ی ناجی هم خود تشنه‌ی دریاچیه‌ی امید بود.
دنیا همین قدر آشفته، متن هم همین...

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

رَخت

۱۴ لایک
۰ نظر

در این دنیای آبی و بنفش کذایی، تنها وضع حجره‌ی خیر کساد بود.
آرامش مرده بود و دیگر خیر، فروش نداشت.
آن لباس های چروکیده از مشکل و خیس آویزه‌ی بند بود.
انتظار می‌کشید برای چکیدن ته مانده‌ی قطرات وجود.
شوالیه‌ی ناجی هم خود تشنه‌ی دریاچیه‌ی امید بود.
دنیا همین قدر آشفته، متن هم همین...