S.K.K.E4P5
سنت ظالمانه و غیرانسانی در خانواده وجود داره...دختر کوچک خانواده باید تا آخر عمر مادرش مجرد بمونه و از او نگهداری کنه....گریه و زاری و اعتراض تیتا راه بجایی نمی بره و در روز خواستگاری اتفاق بدتری هم می افته!! ماما النا که متوجه خوبی پدرو شده پیشنهاد میده اون با دختر اولش یعنی روسورا ازدواج کنه...و پدرو برای نزدیک بودن به تیتا این رو می پذیره....در شب ازدواج این دو تیتا که مسئول پختن کیک عروسیه اونقدر در خامه کیک گریه میکنه که همه مهمانها با خوردنش مسموم میشن!!!
نظرات (۶)