***4***
(تهیونگ با &، امیلی با @، و توضیحات داستان با () نشون داده میشن)
&هی تو @ای مرض! چته؟ &مثلا میخواستم بپرسم زنده ای؟ /: خیلی بد افتادی @نه چیزیم نشد فقط کمرم شکست//: &چرا تو با فَک نخوردی زمین؟ جین= بس کنید الان اصلا زمان مناسبی برای دعوا نیست! (صدای هقی اومد! سه نفری سرشونو برگردوندن و با صورت خیس لونا مواجه شدن!) لونا= حا.حالش خوب میشه؟ @وای لونا بازم گریه؟ تو چرا انقدر زود اشکت درمیاد؟ جیمین داره حافظش برمیگرده و این چیز خوبیه! &اصن تو بریچی انقد نگرانی؟ اون به تو چه؟ جین= میتونی چرت گفتنو تمومش کنی؟ ما همه دوماهه که اینجا باهم زندگی میکنیم و غیر همدیگه هیچکس رو نداریم پس طبیعیه که نگرانش بشه! &موافقم ولی... منظورم چیز دیگه ای بود! (همچنان که نمیتونست گریشو کنترل کنه با بغض گفت: ) لونا= آره... دوسش دارم (امیلی که داشت کمرشو میمالید و چند قلوپ آب میخورد، انقدر تعجب کرد که تمام محتوای داخل دهنش پخش زمین شد و با چشمای گرد به لونا خیره شد...) @داری شوخی میکنی دیگه؟(ادامه در بخش نظرات...)