ماجرا از زبان TAMAYO (گونای)...مستر "ش" بیا ببینم حرف حسابت چیه
دیگه لازم و صلاح دونستم برای شفاف سازی اینو بزارم...
●اول اینکه سن عقلیِ من ب حدی بزرگ شده ک نمیتونم مجازی روی کسی کراش بزنم حالا بقیش بماند وارد جزئیات نمیشم...
●دوم اینکه من حتی دنبالتم نمیکنم خبررسیده حالا ۴ صبح اومدی پست گزاشتی بعدشم حذف کردی چیزی میخوای بگی بیا رودررو تو کانالم بگو ب جا اینکه دم گوشم وز وز کنی...
اصن کاری ب کل کلای تو و کارن ندارم اون شبم زیر پست بحث دینو خدا و فلان شد یه چی گفتی دوتا شنیدی هر کدوم نظر خودمونو گفتیم تموم شد رفت، میای میگی مسیح تخم نداره آخه کار من با تو چیه؟تو کاری داری بفرما میشنوم...
●سوم اینکه اون وقتی ک تو داشتی برای تخریب من پلن میچیدی من داشتم پلن میچیدم چطوری بین تایم سرکار و دانشگاهو کارای فوق برنامم نیم ساعت وقت غذاخوردن پیداکنم...پرنسس هم یا نمیدونی معنیش چیه یا کاربردشو نمیدونی...
اونقدر بیناموس نشدم ک ب کسی فحش ناموسی بدم فقط همین ک هرچی گفتی نثار خودت...
●سایز دم و دستگاه منم اگ ریاضیت خوبه فرمول بدم حل کنی پیداکنی( هرچی مال خودته + اختلاف سنی بینمون×ضریب هوشیت)
●بیا حالا ببینم مشکلت چیه حرف حسابت چیه اسممو میاری قاطی زرتوپرتات حوصلم نمیکشه...
امیدوارم حرفی برای گفتن داشته باشی...
اگه نیای هم فرضو بر این میزاریم ک خودت تخم نداری دیگه خوددانی...
تو اگه مرد بودی تو ناشناس فحش نمیزاشتی فشار چیو داری میخوری بی اطلاعم...
پ.ن:من اینجا هیچ وکیل وصی ای ندارم و هرکیم هرچی گفته در دفاع از من ب صورت خودجوش بوده و من اطلاع نداشتم و با من هماهنگ نکرده...الانم لطفا کنار بکشین ببینیم این دوستمون چی میخواد
نظرات (۱)