Vkook
City of the Dead
-۱۴۸ / ۳۰
ᵛᵏᵒᵒᵏ
اشتباهاشو میبخشیدم،
قهر ک میکرد برا آشتی پیش قدم میشدم،
بحث ک میکردیم کوتاه میومدم،
اما چشم باز کردم و دیدم اونقدر
از هم فاصله گرفتیم ک برا حرف زدن با من فریاد میکشید.
دیگ نبخشیدم!
پیش قدم نشدم!
کوتاه نیومدم!
فقط بیصدا بارو بندیلمو جمع کردم
و رفتم و شدم آدم بد قصه.
نظرات