بالاترین نقطه'ای که دیدم!"کپشن"

۱۷ نظر گزارش تخلف
آـلاـله-بهـ دـرود"
آـلاـله-بهـ دـرود"

دقایقِ آخر"
قلب'ام بینهایت بار میزد"
نفس'ام تنگ شده بود"
گویی ثانیه'ای به مرگ'ام مانده"
اما همچون دیوانه'ها درحالِ دویدن بودم"
میدویدم و میدویدم"
دویدن تنها کار'ای بود که همیشه میکردم"
همیشه.....؛
-یون بوک!یون بوک!؟کجابودی؟!"
+مادر!داشتم میدویدم!"
-اینقدر ندو یون بوک!کفش'هات کهنه میشن!"
+مادر!من میخوام قهرمانِ بعدی مسابقه دو باشم!"
-اوه یون بوک (: چطور میخوای این کار رو بکنی؟!"
+همیشه سخت تمرین میکنم!'میدوم و میدوم!"
-پس من،میخوام یک روز بردن'ات رو ببینم!میخوام ببینم پسر'ام از بین اون همه آدم،مثلِ یک پرنده آزاد از بینشون میگذره و برنده میشه! (:"
+اما مادر تو چطور میخوای من رو ببینی؟!نمیتونی توی مسابقه کنارم بدوی!"
-پس...؛من هم کنارِ تو یک پرنده میشم!و تویِ اون روز همراه'ات پرواز میکنم (:"
مادر...."
بازیکنِ شماره 122 از شماره 67 هم جلو میزنه!'رقابتِ تنگاتنگی بینِ این دو بازیکن هست!'بین نفرِ اول و نفرِ دوم!آیا سوء یون بوک میتونه از شماره 67 هم جلو بزنه؟!"
سایه'یِ پرنده'ای رو جلویِ پا'ام دیدم"
-یون بوک!من درست بالایِ سرِ تو'ام!برو!ادامه بده!تو میتونی پسر'ام:>>"
خدایِ من!بازیکن شماره 122،سوء یون بوک شتابِ بی سابقه'ای میگیره و از شماره 67 هم رد میشه! 20 متر!10 متر! و در آخر خطِ پایان!
مادر..."ممنون که در کنار'ام پرواز کردی:>>>"

نظرات (۱۷)

Loading...

توضیحات

بالاترین نقطه'ای که دیدم!"کپشن"

۲۸ لایک
۱۷ نظر

دقایقِ آخر"
قلب'ام بینهایت بار میزد"
نفس'ام تنگ شده بود"
گویی ثانیه'ای به مرگ'ام مانده"
اما همچون دیوانه'ها درحالِ دویدن بودم"
میدویدم و میدویدم"
دویدن تنها کار'ای بود که همیشه میکردم"
همیشه.....؛
-یون بوک!یون بوک!؟کجابودی؟!"
+مادر!داشتم میدویدم!"
-اینقدر ندو یون بوک!کفش'هات کهنه میشن!"
+مادر!من میخوام قهرمانِ بعدی مسابقه دو باشم!"
-اوه یون بوک (: چطور میخوای این کار رو بکنی؟!"
+همیشه سخت تمرین میکنم!'میدوم و میدوم!"
-پس من،میخوام یک روز بردن'ات رو ببینم!میخوام ببینم پسر'ام از بین اون همه آدم،مثلِ یک پرنده آزاد از بینشون میگذره و برنده میشه! (:"
+اما مادر تو چطور میخوای من رو ببینی؟!نمیتونی توی مسابقه کنارم بدوی!"
-پس...؛من هم کنارِ تو یک پرنده میشم!و تویِ اون روز همراه'ات پرواز میکنم (:"
مادر...."
بازیکنِ شماره 122 از شماره 67 هم جلو میزنه!'رقابتِ تنگاتنگی بینِ این دو بازیکن هست!'بین نفرِ اول و نفرِ دوم!آیا سوء یون بوک میتونه از شماره 67 هم جلو بزنه؟!"
سایه'یِ پرنده'ای رو جلویِ پا'ام دیدم"
-یون بوک!من درست بالایِ سرِ تو'ام!برو!ادامه بده!تو میتونی پسر'ام:>>"
خدایِ من!بازیکن شماره 122،سوء یون بوک شتابِ بی سابقه'ای میگیره و از شماره 67 هم رد میشه! 20 متر!10 متر! و در آخر خطِ پایان!
مادر..."ممنون که در کنار'ام پرواز کردی:>>>"