قهوه بیبلوس byblos coffee
متاسفانه اینو یادگرفتم نخندم
حتی بعد اینکه فاز گرفتم بایه جک
تا بلند خندیدم سریع محکم دستمو گاز گرفتن
فهمیدمکه خوب بودن من بازتاب نداره
وجدان تا آخره این داستان سرابه
فهمیدم کبابی آثار ثواب
به محتاج فقط بگم که بازار خراب
فهمیدم گناه میتونه یکی دوروزه عادی شه
حتی معنوی ترینا تو یک لحظه مادی شه
یادگرفتم که تخریب کنم
تا یه معروف دیدم بگم ولش کن شاخ می شه
یاد گرفتم که از همه دورم
آتو جمع کنم تبدیل به اسلحه کنم
درد دلارو بشنوم و وقت دعوا
همون درد دلاشونو مسخره کنم
توو دل یک شهر پر از فازهای منفی
راههای مخفی
پرخطر مارهای افعی
ایستادی تو چهارراه تردید درگیری
که سکوت کنمو مظلوم تر شم
اجازه بدم همه از روم رد شن
یا بشم یه نامرد که با طبیعت
خودشو وقف داد بامرگ آدمیت
نگو مسئله رو واکنش باز
خب مسلمه هر کنشی واکنش داشت
رودبودم سد شدم
روزبودم شب شدم
خوب بودم رد شدمو بد شدم
نسل به نسل خون به خون
این بین ما می چرخه اینو خوب بدون
ما مثله دومینو بهم ضربه میزنیم
تو به من من به اون اون به اون
مگه خودم خیر دیدم
جواب خودم و خیر میدم
اونکه داشت می دید که دارم از بین میرم
پیک می زد بعد مزه میل می کرد
هی ایزد خودت شاهدمی
حس میکنم دارم میرم تویه چاه عمیق
قبول کن دفاع تو این مورد
منم بد نبودم ولی خودت یادته
اون روز که وایساده بودم تو صف کپن
دیدم یارو پشت بنز خف کپل
نشسته بود یه غول بی ریخت
که از سر تا پاش فقط داشت پول می ریخت
تو اون لحظه حس کردم که روز مردنمه
دیدم اونکه کنارشه دوست دخترمه
منو دید ولی من غریبه بودم
باهمون مانتو که من خریده بودم
اینهمه تو عشق دادی اونم پاداشت
رفت با همونیکه آویزون از باباشه
یه اعتصاب نهار یه اعتراض مامان
ینی بنز دمه دره یه پاپیونم بالاش
لفظ میاد که روش حساب کنن
میگه می خوام به اموال پدر اضاف کنم
خیلی خود ساخته س همون بنزم
از باباش خرید ازدم قسط ماهی هزار تومن
ولی من قرض کردم تابرات خرج کردم
من کف خیابون رو برات فرش کردم
من واسه ی داشتن تو نذر کردم
من تو رو یه فرشته فرض کردم
من با تنهایی تو با تنهایی
که تورو ولت می کنن تو اوج تنهایی
توو اون شهر پر نقاب
تو با اون بخواب
من باقرص خواب
نظرات