فن فیکشن kill or kiss _ پارت 99
وقتی چشام به چشای اون مرد افتاد بدنم لرز عجیبی کرد . با اینکه بعد این همه مدت پیر شده بود ولی هنوزم چشمای سردی داشت .
بدون اینکه ازش چشم بردارم دهنمو باز کرد _ ازم چی میخوای ؟
آقای کیم سمتم قدم برداشت بدون اینکه اون پوزخند زشتشو از بین ببره _ هنوزم همون دختری یوجین . امم باید بگم جنی نه ؟ ... خب جنی یه سوال دارم . میدونی اون زمان چرا با گروگان ها ...
نظرات