[گناه]-۱

E.oneهمون رضا
E.oneهمون رضا

در دل بر کار خود داوری می‌کرد: چه کردم؟ فاسق را؛ بله؛ فاسق زنم را کشتم. بله؛ همین. ولی چه شد؟ چرا کارم به‌ فاسق کُشی رسید؟
ندایی از درونش جوابش را داد: زیرا با او ازدواج کردی.
باز پرسید: خب مگر ازدواج گناه است؟
و پاسخ آمد: گناه آن است که زنی را که دوست نداشتی گرفتی. گناه تو آن است که خود و او را فریب دادی.

جنگ و صلح

✍️لئو_تولستوی

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

[گناه]-۱

۸ لایک
۰ نظر

در دل بر کار خود داوری می‌کرد: چه کردم؟ فاسق را؛ بله؛ فاسق زنم را کشتم. بله؛ همین. ولی چه شد؟ چرا کارم به‌ فاسق کُشی رسید؟
ندایی از درونش جوابش را داد: زیرا با او ازدواج کردی.
باز پرسید: خب مگر ازدواج گناه است؟
و پاسخ آمد: گناه آن است که زنی را که دوست نداشتی گرفتی. گناه تو آن است که خود و او را فریب دادی.

جنگ و صلح

✍️لئو_تولستوی