این نکته را ما باید بدانیم که در ما عصری داریم زندگی می کنیم که اصطلاحا به آن گفته می شود، نسل پنجم جنگ ها. یعنی در این نسل برخلاف نسل های گذشته، از جمله هشت سال دفاع مقدس که پشت سر گذاشتم، خبری شاید از توپ و تانک و شلیک سلاح ها نباشد و خبری از جراحت ها و تلفات جانی و فیزیکی نباشد، اما تلفاتی که به جا می گذارد، از جنس و ماهیت دیگری است. در حوزه های متنوع اقتصاد، سیاست، اجتماعی، فرهنگی ... تأثیر خودش را می گذارد. مثلا یکی از مصادیقی که در این خصوص در حوزه سیاسی می شود یاد کرد، می توان اشاره کرد به انتخاباتی که در کشورها در جریان است. برای مثال وقتی که انتخابات و رقابت های انتخاباتی در جریان است، با این عملیات می شود، مردم را سوق داد به سمت یک کاندید انتخاباتی. نکته دیگر یا مثال دیگر در این خصوص، می توانیم اشاره کنیم به تغییر سبک زندگی، مردم یک کشور اگر سبک زندگی شان تغییر کند، طبیعتا اثر می گذارد روی اقتصاد داخلی، تولید ناخالص داخلی خود آن کشور و ممکن است که کالاهای داخلی دیگر خیلی جذاب نباشند از نظر آنها و برعکس کالاهای وارداتی بسیار برایشان جذاب باشد و کمک کنند، ناخواسته، به رشد اقتصادی کشورهای رقیبشان. محصولات کشاورزی هم همین را دارد، برای مثال، اگر بخواهم یک مقدار ملموس تر و عینی تر مثال بزنم، ممکن است شما در یکی از شهرهای کشور تشریف ببرید و ببینید که در زمینی که کشاورزی می شده، حالا یک فروشگاه بسیار بزرگ، یک مال تأسیس شده و مملو شده از کالاهای وارداتی و در واقع یعنی کارکردش از تولید ناخالص داخلی و تقویت آن خارج شده و به سمت واردات سوق پیدا کرده است. حتی چه بسا شما در آن شهر هم که تشریف می برید، اگر به دنبال غذاهای محلی در آن شهر باشید، شاید چندان موفق نباشید ولی به راحتی فست فودها را بتوانید ببینید. این نشان می دهد که این نوع عملیات، این نوع جنگ، توانسته است، تأثیر خودش را حتی در ذائقه مردم هم بگذارد. اینها مصادیقی هستند که برای ما ملموس هستند و هر روزه داریم می بینیم. فروپاشی خانواده ها، اضمحلال فرهنگی، حذف شدن خرده فرهنگ ها در فرهنگ های دیگر کشورها و حتی گویش ها و لهجه ها تا مسائل کلان و راهبری جوامع که می تواند متأثر از این جریان باشد.