دیالبو ۴؛ ارتش ایناریوس در برابر ارتش لیلیث
بسیاری بر این باورند که پیامبران و اولیای الهی انسانهایی نورانی و بدون تعارفات مادی و اجتماعی بودند در حالی که اینگونه نیست. بهترین وجه در تصور دوستان الهی امشاسپندان سپنتامینو در نهایت قدرت معنوی است که به دنبال مادیات نیستند و تنها به فکر توسعهی عدالت هستند. اسلام هر چه از زمان ابوالبشر دورتر شده است وجه امشاسپندانی کمتری یافته و خرد اصالت یافته است یعنی اسلام امروزی با گفتمان دانشگاهی مشکلی ندارد. گویا تنها راهبرد جامع جهت توسعهی عدالت اسلامی اصالت خرد و علم ابزاری است اما جالب اینجا است در نهایت تحکم و تسلط عقل ابزاری، الیت و نخبگان به امشاسپندان علاقه پیدا کرده و امثال هگل میگویند برای رسیدن به قدرت بینهایت خود را به شیطان بفروش یا برخی فلاسفه توصیه کردند در انسدادهای سیاسی حتما سیاستمداران باید جهنم را به آشوب بکشند تا به هدف خود برسند. راهبردهای فوق طی ۵۰۰ سال اخیر پرکاربرد و آخرین سلاح ابرقدرتهای سیاسی و نظامی جهان است.
امشاسپند سپنتامینویی که توسعهی عدالت سیاسی اسلاممحور را پایهریزی کرد حوا نامیده میشود که در اساطیر لیلیث یا لیلیت یا لیلا یا لیلی نام دارد و در جدهی عربستان دفن است.
نظامنامهی معرفتی امشاسپندان سپنتامینو در نظر اهلمعنا باطن عالم است و با چشم برزخی یا چشم سوم که در میانهی عقل صنوبری قرار دارد و با پرورش و تربیت و هدایت چاکراها قابل رویت و مشاهده میباشد. برای برخی از خصیصین که عالین گفته میشوند و منظور عالین سپنتامینو هستند خداوند متعال از همان طفولیت امکانی فراهم کرده که این باطن را به عینیت و بدون نیاز به تقویت چشم سوم مشاهده نمایند.
سینما فرصت مناسبی جهت نمایش این باطن غیرقابل مشاهده برای عموم و حتی فهول اهلمعنا است. در صحنهی قابل مشاهده باطن انقلاباسلامی دیده میشود که تمامی دشمنان خود را نابود میسازد حتی اگر پیروزی نیاز مبرمی به خودزنی داشته باشد رهبران انقلاب به آن مبادرت میورزند. باید رهبر برای توسعهی عدالت اسلامی از جان شیرین خویش بگذرد و اصلا اهمیتی ندارد که دشمنان همچون موسی کلیمالله باشند و مستضعفین اسرائیلی و قحطیزده بلکه حفظ قدرت و تحویل آن به رهبر شایستهی بعدی در صدر امور قرار دارد. دیالوگ انقلابی حتی به رهبران خود وفادار نمیماند.
نظرات