علی ای همای رحمت
درجهانی همه شوروهمه شر
هاعلی بشر کیف بشر
شبروان مست ولای تو علی
جان عالم به فدای تو علی
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدارا
که به ماسوی فکندی همه سایه همارا
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دوعالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سرچشمه بقا را
به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
به دوچشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که زکوی او غباری به من آرد توتیا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
نظرات (۱)