یه داستان میخوام بگم تو کپشن...:]
خوب توری روزی به اسم ¹⁵ اسفند یه دختری بدنیا آمد که وقتی ¹¹ ماهش بوده مامان مامانش در ²² بهمن مرده و وقتی بزرگ شده و چ فهمیده اون مرده خعلی ناراحتع ولی....
امیدش مامان مامان «مامان مادربزرگمشو میگم که بالا گفتم»شد شاید بگین چرا مامان باباش چی پس؟
خو اون دختره از مامان باباش خوشش نمیاد
که تو ماه پیش ²⁷ بهمن مرده و اون دختر امیدی به زندگی ندارع و ب همه ب سختی اعتماد میکنه
اون از بهمن متنفره« کسایی که متولد بهمن هستند لطفا ناراحت نشین چون دلیلشو میفهمین» آخه هم مامان مامانش²² بهمن و اون یکی یعنی مامان مادربزرگم ²² بهمن مرد
خوب میخوای بدونی اون دختره ی بدبخت بیچاره کیه
م ن
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
حالا بیو گرافی خودمو میدم✨
اسمم هلیا
تهرانی هستم ولی اصالتا ترکم
کیپاپرم
بایستام تو ب.پ رزی و جنی
بی تی اس جیمین
توایس نایون
اکسو کای
ایتزی یجی
استری کیدز فلیکس
و هزاران گروه دیگع.........
رنگ مورد علاقه سفید صورتم پاستیلی بنفش مشکی
تایپم درونگرا ولی جوری رفتار میکنم که انگار خوبم و به هر کی بگم درونگرام میخندم=(
نظرات (۱۷)