در حال بارگذاری ویدیو ...

سریال دولهن قسمت ۸۹ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

سریال دولهن با دوبله فارسی دری و زبان اصلی پخش : شنبه تا چهارشنبه روزی ۵ قسمت

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۸۹

هما پس از مصرف حشیش دچار خنده های شدید می شود. هما اعلام می کند که چینو به دام افتاده بود و حتی متوجه آن نشده بود! هارش به آنیکت می گوید که شب قبل هیچ چیزی بین چینو و شالو اتفاق نیفتاده بود اما هریش از او دفاع می کند. سیندورا به آنیکت می گوید که آنچه هما گفته است مشکوک است ، اما آنیکت پاسخ می دهد که هیچ مادری بد دخترش را نمی گوید. در همین حین ، ویدیا می گوید که بهارات و ساگر حتما چیزی توی نوشیدنی هما را انداخته اید ویدیا با آنها روبرو می شود ، بنابراین آنها پاسخ می دهند که چینو نمی خواهد با شالو ازدواج کند. ویدیا سپس از چینو می پرسد که آیا از ازدواجش راضی است یا خیر ، بنابراین چینو پاسخ می دهد که او ناراضی است اما به تعهد و وظیفه خود عمل خواهد کرد زیرا رعایت وظیفه چیزی است که از ویدیا آموخته است. چینو به او قول می دهد که دیگر هرگز ناراضی نباشد. ویدیا می گوید اگرچه شالو هنوز نابالغ است ، اما از نظر قلبی خوب و مهربان است. جشن زردچوبه چینو و شالو در حال برگزاری است. ساگر خمیر زردچوبه را روی صورت همه می ریزد، بنابراین ویدیا تصمیم می گیرد آب خمیر زردچوبه را روی ساگر بریزد که یکدفعه اشتباها روی سندورا می ریزد! ویدیا به شدت می ترسد...

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

سریال دولهن قسمت ۸۹ زبان اصلی + خلاصه فارسی در کپشن

۱ لایک
۰ نظر

خلاصه فارسی سریال دولهن قسمت ۸۹

هما پس از مصرف حشیش دچار خنده های شدید می شود. هما اعلام می کند که چینو به دام افتاده بود و حتی متوجه آن نشده بود! هارش به آنیکت می گوید که شب قبل هیچ چیزی بین چینو و شالو اتفاق نیفتاده بود اما هریش از او دفاع می کند. سیندورا به آنیکت می گوید که آنچه هما گفته است مشکوک است ، اما آنیکت پاسخ می دهد که هیچ مادری بد دخترش را نمی گوید. در همین حین ، ویدیا می گوید که بهارات و ساگر حتما چیزی توی نوشیدنی هما را انداخته اید ویدیا با آنها روبرو می شود ، بنابراین آنها پاسخ می دهند که چینو نمی خواهد با شالو ازدواج کند. ویدیا سپس از چینو می پرسد که آیا از ازدواجش راضی است یا خیر ، بنابراین چینو پاسخ می دهد که او ناراضی است اما به تعهد و وظیفه خود عمل خواهد کرد زیرا رعایت وظیفه چیزی است که از ویدیا آموخته است. چینو به او قول می دهد که دیگر هرگز ناراضی نباشد. ویدیا می گوید اگرچه شالو هنوز نابالغ است ، اما از نظر قلبی خوب و مهربان است. جشن زردچوبه چینو و شالو در حال برگزاری است. ساگر خمیر زردچوبه را روی صورت همه می ریزد، بنابراین ویدیا تصمیم می گیرد آب خمیر زردچوبه را روی ساگر بریزد که یکدفعه اشتباها روی سندورا می ریزد! ویدیا به شدت می ترسد...