دکلمه عاشقانه شعر کاش از محمد خوش بین

۰ نظر گزارش تخلف
mohammad khoshbin
mohammad khoshbin

شبی که اسمت در خاطرم جان می داد
نگاه مضطربت مرده اش را تکان می داد

به روی دامن سبزت کلاغی افتاد.
چون تنت بوی خبر در آسمان می داد

کاش میشد به پرستو و درخت غمگین هم
خبر از آمدن فصل بهاران میداد

به کجا سر بزنم تا که ببینم در شهر
دختری را که به من خنده ی پنهان می داد

کاش بر عکس تمام قصه های تاریخ
یوسف خبری از خود به کنعان می داد

کاش میشد که تو برگردی تا شعرهم
به غزل مویه ی خود نقطه پایان می داد
#محمد_خوش_بین

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

دکلمه عاشقانه شعر کاش از محمد خوش بین

۲ لایک
۰ نظر

شبی که اسمت در خاطرم جان می داد
نگاه مضطربت مرده اش را تکان می داد

به روی دامن سبزت کلاغی افتاد.
چون تنت بوی خبر در آسمان می داد

کاش میشد به پرستو و درخت غمگین هم
خبر از آمدن فصل بهاران میداد

به کجا سر بزنم تا که ببینم در شهر
دختری را که به من خنده ی پنهان می داد

کاش بر عکس تمام قصه های تاریخ
یوسف خبری از خود به کنعان می داد

کاش میشد که تو برگردی تا شعرهم
به غزل مویه ی خود نقطه پایان می داد
#محمد_خوش_بین

موسیقی و هنر